ژیکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

ژیکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق و بررسی در مورد سیر تحول و تطور زبان پارسی در گذر زمان 23 ص

اختصاصی از ژیکو تحقیق و بررسی در مورد سیر تحول و تطور زبان پارسی در گذر زمان 23 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 28

 

سیر تحول و تطور زبان پارسی در گذر زمان

در حقیقت زبان فارسی یک شاخه از تنه ی السنه ی ( زبانهای ) آریایی است که در نتیجه ی تبادلات و تغییرات سیاسی و اجتماعی که در سرزمین ما روی داده است به تدریج ساخته شده و به شکل فعلی درآمده است .

قدیمی ترین آثار ادبی که از زبان مردم در دست است، گاتاهای زردشت می باشد که با قدیمی ترین آثار سانسکریت که در کتب اربعه ی ویدای هند دیده می شود قرابت نزدیک دارد و در واقع مانند دو لهجه ی نزدیک از یک زبان محسوب می گردد.

بعد ازگاتاها که کهنه ترین یادگارزبان فارسی دری،است، به زبان دوره ی بعد که زبان « پارسی باستان» است می رسیم. این زبان به وسیله فرمانروایان هخامنشی و ازطریق کتیبه های بیستون ، پاسارگاد، تخت جمشید ، شوش ، الوند و غیره به عصر ما رسیده است .زبان پارسی، که آن را امروزه « پارسی باستان» می نامند ،  در ضمن سومین تطور زبان گاتاها به وجود آمده است. دومین تطور آن مربوط به دوره دولت مادی باشد و اولین تطور مربوط به زبان اوستایی است .

از زبان مادی ها که قهراً به زمان قدیمی تری مربوط بوده است، نشانی باقی نمانده که از چگونگی آن ما را مطلع سازد، مگر اینکه بعدها کتیبه هایی از آن پادشاهان و قوم بزرگ به دست آید. تنها هرودوت به ما گفته است که نام دایه  کوروش کبیر در مملکت مدی،» اسپاکو «بوده است.

این قول هرودوت را روایات دیگری تایید کرده است. یکی آنکه حمزه ( به نقل ازیاقو ت حموی) می گوید که اسپهان و سجستان ( سگستان ) دارای یک معنی است. و «اسپا» و « سج یا سگ» را هر دو به معنیسپاهی و شجاع گرفته و گوید:

 " اسپهان و سجستان، یعنی مملکت لشکریان و شجعان )کتاب معجم البلدان" (

می دانیم  واژه سپاه در اصل» اسپا« است، که از اصل قدیمی تری برخاسته که همانا» اسپاد« باشد و «اسپاد» و «اسپا» معنایی جز باوفا و شجاع ندارند. و لذا مردان جنگجوی لشکر نظر به وفاداری و سربازی و دلیری به آن نام نامیده می شده اند، در همین راستا  حیوانی باوفا و شجاع که نزد آریاها محترم بوده ( بدلیل اهمیت فوق العاده ای که در جامعه دامپرور و کشاورز آنروز داشته است) وجایگاه خاص آن نزد اجتماع  انسانی آنروز، به نحو غیر قابل قیاسی با جایگاه امروزین آن بوده است ، نیز به این نام ( سک یا سج یا سگ که ریشه در لغت اسپاد دارد ) متصف شده است ( بمعنای با وفا و شجاع )

از طرف دیگر لغت« سج یا سگ» و «سکا» و «سکه» هم نام طایفه بزرگی از آریاییهای مشرق بود، که »سکستا« به نام آنان لقب داده بودند . و بعید نیست که معنی این «سگ» یا «سکه» به فتح الف، هم به معنی مردمانی باوفا و شجاع و دلیر به زبان مادی باشد.

پس در نتیجه، قول حمزه و قول هرودوت در اینجا به هم می رسند که « سج یا سگ» و «اسپاکو» که مصغر و مؤنث اسپا باشد، به معنی باوفا و شجاع است، و سربازان را که دارای آن صفات بوده اند اسپا و اسپاد و اسپاه گفته اند، یعنی بعدها حرف دال اسپاد، به هاء بدل گردیده است، مانند ماد که ماه شده است. و سگ را هم به مدلول تجمع این صفات در وی، خاصه میان مردمی چوپان منش و صحراگرد قدیم، «اسپا» گفته و مؤنث آن را چنانکه هرودوت گوید، اسپاکو خوانده اند .

از قضا در تاریخ سیستان نیز وجه تسمیه ای است که باز ما را در این فرضیات قریب به یقین کمک می نماید،  در این کتاب آمده است : گرشاسب به ضحاک گفت این مملکت را سیوستان گویند، و سیو به معنیمرد مرد، یعنی »اشجع شجعان» است. گرچه در این که سیستان در اصل سیوستان باشد خیلی تردید است، ولی قرابت معنی این روایت با معنی که ما در مورد سگ و یا سکه کردیم، اینجا یک حقیقتی را روشن می سازد .

اتفاقاً از قرار معلوم در حدود ییلاقات هم لغتی شبیه به اسپا، در مورد این جاندار، استعمال می شود و امکنه ای هم به نام اسفه سپه، در سیستان دیده شده است که از همان ماده ی اسپا، مشتق آمده است .

این بحث  فقط برای نمونه بود و غیر از این از زبان مادی ها اطلاعی در دست نیست، و شک نداریم که زبان مادی هم لهجه ای از زبان پارسی بوده است .

در همان زمان که زبان پارس باستان رایج بوده است، زبان های دیگری از قبیل خوارزمی، سغدی، سکزی، هراتی، خوزی، و غیره موجود بوده که همه شاخه هایی از تنه ی زبان قدیم تری شمرده می شده، که شاید همان زبان گاتاها، یا سانسکریت، یا پدر آن دو زبان بوده است .

به هر صورت بعد از دو زبان اوستی و پارسی باستان، آسیب بزرگی به این مملکت وارد شد و آن فتنه اسکندر بود. پس از آنکه یونانیان رانده شدند و مملکت به دست دولتمردان پهلوی افتاد یک زبان دیگری شروع به نمود و رشد نهاد، و آن زبان «فارسی میانه» بود که امروز ما آن را زبان پهلوی می گوییم .

شکی نیست که زبان پهلوی از زبان های مملکت «پرث» بوده، و آن سرزمینی است که خراسان که مجموعه شهرهای بجنورد و قوچان و نیشابور و مشهد و سرخس و تربت حیدریه و سبزوار و طبس و تا حدودی سیستان را شامل بوده، و حد غربی آن تا قاموس می کشیده، یادگار آن می باشد .خط پهلوی نیز خط علمی فضلا و خط مخصوص کتیبه ها وسکه های اشکانیان و ساسانیان گردید .

پس می توان گفت چهارمین تطوری که ما در این زبان مشاهده می کنیم، زبان پهلوی است. بعد از اوستی، مادی، پارسی باستان، برای بار چهارم زبان پهلوی پا به عرصه بروز می گذارد. و آغاز رسمیت آن هم چنانکه اشاره شد، از اوقاتی است که اشکانیان (پهلویان) یونانیان را رانده و پایتخت خود را مرکزیت دادند، این حوادث از دو قرن قبل از میلاد مسیح شروع شده و در دو قرن بعد از میلاد که نزدیک طلوع دولت ساسانیان باشد، نضج گرفته و به صورت یک تطور و تکامل صحیحی بیرون آمد .

ادبیات ازسالهای اولیه میلادی تا اواخر دولت ساسانیان بی هیچ شکی در این تطور چهارمین که به زبان پهلوی نامیده شده است نگاشته می شده، چه  کتبی که از آن ادوار باقی مانده و چه  کتیبه هایی که از ساسانیان خوانده شده، و چه سکه های اشکانی و ساسانی همه این معنی را تأیید می کنند.

اگر چه در خط پهلوی اشکال مختلفه دیده می شود، لیکن بنظر نمی رسد که در زبان مزبور اختلاف زیادی باشد، و حتی کشفیاتی که از «تورفان» واقع در ترکستان چین و ملک ختا به دست آمده، و مربوط به مانوی ،کیش عصر ساسانیان است، با وجود تفاوتی که در خط آنها هست، در زبان تفاوت بسیار فاحشی با زبان فارسی و پهلوی آ ن عصر در آن دیده نمی شود. معلوم می شود این تطور خیلی قوی بوده و در تمام قلمرو استقلال و اقتدار ساسانیان نشر و سرایت کرده است .

 آثار پهلوی:  از زبان پهلوی چند کتیبه، یک سلسله سکه، یک دوره کتاب و رساله و چند دوبیتی موجود است. علاوه بر کتبی که از «مانی»


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و بررسی در مورد سیر تحول و تطور زبان پارسی در گذر زمان 23 ص

تحقیق و بررسی در مورد سیر تحول و تطور زبان پارسی در گذر زمان 23 ص

اختصاصی از ژیکو تحقیق و بررسی در مورد سیر تحول و تطور زبان پارسی در گذر زمان 23 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 28

 

سیر تحول و تطور زبان پارسی در گذر زمان

در حقیقت زبان فارسی یک شاخه از تنه ی السنه ی ( زبانهای ) آریایی است که در نتیجه ی تبادلات و تغییرات سیاسی و اجتماعی که در سرزمین ما روی داده است به تدریج ساخته شده و به شکل فعلی درآمده است .

قدیمی ترین آثار ادبی که از زبان مردم در دست است، گاتاهای زردشت می باشد که با قدیمی ترین آثار سانسکریت که در کتب اربعه ی ویدای هند دیده می شود قرابت نزدیک دارد و در واقع مانند دو لهجه ی نزدیک از یک زبان محسوب می گردد.

بعد ازگاتاها که کهنه ترین یادگارزبان فارسی دری،است، به زبان دوره ی بعد که زبان « پارسی باستان» است می رسیم. این زبان به وسیله فرمانروایان هخامنشی و ازطریق کتیبه های بیستون ، پاسارگاد، تخت جمشید ، شوش ، الوند و غیره به عصر ما رسیده است .زبان پارسی، که آن را امروزه « پارسی باستان» می نامند ،  در ضمن سومین تطور زبان گاتاها به وجود آمده است. دومین تطور آن مربوط به دوره دولت مادی باشد و اولین تطور مربوط به زبان اوستایی است .

از زبان مادی ها که قهراً به زمان قدیمی تری مربوط بوده است، نشانی باقی نمانده که از چگونگی آن ما را مطلع سازد، مگر اینکه بعدها کتیبه هایی از آن پادشاهان و قوم بزرگ به دست آید. تنها هرودوت به ما گفته است که نام دایه  کوروش کبیر در مملکت مدی،» اسپاکو «بوده است.

این قول هرودوت را روایات دیگری تایید کرده است. یکی آنکه حمزه ( به نقل ازیاقو ت حموی) می گوید که اسپهان و سجستان ( سگستان ) دارای یک معنی است. و «اسپا» و « سج یا سگ» را هر دو به معنیسپاهی و شجاع گرفته و گوید:

 " اسپهان و سجستان، یعنی مملکت لشکریان و شجعان )کتاب معجم البلدان" (

می دانیم  واژه سپاه در اصل» اسپا« است، که از اصل قدیمی تری برخاسته که همانا» اسپاد« باشد و «اسپاد» و «اسپا» معنایی جز باوفا و شجاع ندارند. و لذا مردان جنگجوی لشکر نظر به وفاداری و سربازی و دلیری به آن نام نامیده می شده اند، در همین راستا  حیوانی باوفا و شجاع که نزد آریاها محترم بوده ( بدلیل اهمیت فوق العاده ای که در جامعه دامپرور و کشاورز آنروز داشته است) وجایگاه خاص آن نزد اجتماع  انسانی آنروز، به نحو غیر قابل قیاسی با جایگاه امروزین آن بوده است ، نیز به این نام ( سک یا سج یا سگ که ریشه در لغت اسپاد دارد ) متصف شده است ( بمعنای با وفا و شجاع )

از طرف دیگر لغت« سج یا سگ» و «سکا» و «سکه» هم نام طایفه بزرگی از آریاییهای مشرق بود، که »سکستا« به نام آنان لقب داده بودند . و بعید نیست که معنی این «سگ» یا «سکه» به فتح الف، هم به معنی مردمانی باوفا و شجاع و دلیر به زبان مادی باشد.

پس در نتیجه، قول حمزه و قول هرودوت در اینجا به هم می رسند که « سج یا سگ» و «اسپاکو» که مصغر و مؤنث اسپا باشد، به معنی باوفا و شجاع است، و سربازان را که دارای آن صفات بوده اند اسپا و اسپاد و اسپاه گفته اند، یعنی بعدها حرف دال اسپاد، به هاء بدل گردیده است، مانند ماد که ماه شده است. و سگ را هم به مدلول تجمع این صفات در وی، خاصه میان مردمی چوپان منش و صحراگرد قدیم، «اسپا» گفته و مؤنث آن را چنانکه هرودوت گوید، اسپاکو خوانده اند .

از قضا در تاریخ سیستان نیز وجه تسمیه ای است که باز ما را در این فرضیات قریب به یقین کمک می نماید،  در این کتاب آمده است : گرشاسب به ضحاک گفت این مملکت را سیوستان گویند، و سیو به معنیمرد مرد، یعنی »اشجع شجعان» است. گرچه در این که سیستان در اصل سیوستان باشد خیلی تردید است، ولی قرابت معنی این روایت با معنی که ما در مورد سگ و یا سکه کردیم، اینجا یک حقیقتی را روشن می سازد .

اتفاقاً از قرار معلوم در حدود ییلاقات هم لغتی شبیه به اسپا، در مورد این جاندار، استعمال می شود و امکنه ای هم به نام اسفه سپه، در سیستان دیده شده است که از همان ماده ی اسپا، مشتق آمده است .

این بحث  فقط برای نمونه بود و غیر از این از زبان مادی ها اطلاعی در دست نیست، و شک نداریم که زبان مادی هم لهجه ای از زبان پارسی بوده است .

در همان زمان که زبان پارس باستان رایج بوده است، زبان های دیگری از قبیل خوارزمی، سغدی، سکزی، هراتی، خوزی، و غیره موجود بوده که همه شاخه هایی از تنه ی زبان قدیم تری شمرده می شده، که شاید همان زبان گاتاها، یا سانسکریت، یا پدر آن دو زبان بوده است .

به هر صورت بعد از دو زبان اوستی و پارسی باستان، آسیب بزرگی به این مملکت وارد شد و آن فتنه اسکندر بود. پس از آنکه یونانیان رانده شدند و مملکت به دست دولتمردان پهلوی افتاد یک زبان دیگری شروع به نمود و رشد نهاد، و آن زبان «فارسی میانه» بود که امروز ما آن را زبان پهلوی می گوییم .

شکی نیست که زبان پهلوی از زبان های مملکت «پرث» بوده، و آن سرزمینی است که خراسان که مجموعه شهرهای بجنورد و قوچان و نیشابور و مشهد و سرخس و تربت حیدریه و سبزوار و طبس و تا حدودی سیستان را شامل بوده، و حد غربی آن تا قاموس می کشیده، یادگار آن می باشد .خط پهلوی نیز خط علمی فضلا و خط مخصوص کتیبه ها وسکه های اشکانیان و ساسانیان گردید .

پس می توان گفت چهارمین تطوری که ما در این زبان مشاهده می کنیم، زبان پهلوی است. بعد از اوستی، مادی، پارسی باستان، برای بار چهارم زبان پهلوی پا به عرصه بروز می گذارد. و آغاز رسمیت آن هم چنانکه اشاره شد، از اوقاتی است که اشکانیان (پهلویان) یونانیان را رانده و پایتخت خود را مرکزیت دادند، این حوادث از دو قرن قبل از میلاد مسیح شروع شده و در دو قرن بعد از میلاد که نزدیک طلوع دولت ساسانیان باشد، نضج گرفته و به صورت یک تطور و تکامل صحیحی بیرون آمد .

ادبیات ازسالهای اولیه میلادی تا اواخر دولت ساسانیان بی هیچ شکی در این تطور چهارمین که به زبان پهلوی نامیده شده است نگاشته می شده، چه  کتبی که از آن ادوار باقی مانده و چه  کتیبه هایی که از ساسانیان خوانده شده، و چه سکه های اشکانی و ساسانی همه این معنی را تأیید می کنند.

اگر چه در خط پهلوی اشکال مختلفه دیده می شود، لیکن بنظر نمی رسد که در زبان مزبور اختلاف زیادی باشد، و حتی کشفیاتی که از «تورفان» واقع در ترکستان چین و ملک ختا به دست آمده، و مربوط به مانوی ،کیش عصر ساسانیان است، با وجود تفاوتی که در خط آنها هست، در زبان تفاوت بسیار فاحشی با زبان فارسی و پهلوی آ ن عصر در آن دیده نمی شود. معلوم می شود این تطور خیلی قوی بوده و در تمام قلمرو استقلال و اقتدار ساسانیان نشر و سرایت کرده است .

 آثار پهلوی:  از زبان پهلوی چند کتیبه، یک سلسله سکه، یک دوره کتاب و رساله و چند دوبیتی موجود است. علاوه بر کتبی که از «مانی»


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و بررسی در مورد سیر تحول و تطور زبان پارسی در گذر زمان 23 ص

تحقیق و بررسی در مورد مولانا3

اختصاصی از ژیکو تحقیق و بررسی در مورد مولانا3 دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 21

 

مولوی از تولد تا تحول معنوی

مولوی در اواخر سپتامبر سال 1207 چشم به جهان گشود.احتمالاً ایام کودکی را همراه پدرش گذرانید. پدرش بهاالدین از علمای چندان معروفی نبود. و به اشتغالداشت.احلام معنوی و امیال راهدارند و خواسته های عده ای از پیروانش قرار بر این انداخت که سرنوشت نقش مهمترین را در حیات دینی پیروان خویش برای وسیع مقدر نموده است. آمال و امیالی از این دست برخوردهای ناخوشایند با و علمای دینی کشاند و همانها بودند که او را از قریه و مقامی که به دنبالش بود محروم کردند.بهاالدین سال 1208 تا 1212 به سمرقند همراه مولوی و تنی چند از مریدان و بی نقل مکان کردند.چند سال بعد حدود سال 1216 خانواده ی از شرق ایران بار سفر بستند و ابتدا به سفر حج رفتند. سرانجام آنجا را نیز به قصد قونیه ترک گفتند و در کنف حمایت علاالدین دو سال در مکانی که بین مدرسه و خانقاه بودند به تدریس پرداخت و به هنگام مرگ در فوریه سال 1231 در آنجا ماندگار شد. طی این مدت مولوی هفده ساله با گوهر خاتون وصلت کرد و صاحب دو پسر شد. مادر ولی نیز در همانجا که در گذشت و بر خاک سپرده شد.

ار قرار معلوم بهاالدین در نظر داشت مولوی حالی او را بگیرد و واعظ یا شود.

اومولوی را بر جمع اصحاب و شاگردان خویش معرفی کرد و فرصت و عظ و تذکیه و جلب اعتماد مردم قونیه را برای ولی مهیا ساخت. در هنگام درگذشت پدرش و سال و تعلیمات مولوی جوان هنوز بر آن درجه نرسیده بود که از حرمت پدر برخوردار گردد. بنابراین از برهان الدین خواست بیاید و بر مسند پدر نشیند. سید برهان الدین موقتاً بر آن رضا داد ، اما علناً آن مقام را حق مولانا می دانست. او با حمایت های صاحب اصفحانی وزیر سلجوقی در قیصریه مستقر گردید. برهان الدین بلافاصله مولوی را تعلیم و تربیت بر محضر مراجع دینی و قشر عان بر آن روزگار در حلب و دقیق فرستاد. مولوی در آنجا بر تحصیل علوم متعارف دینی شامل فقه حنفی ، قرآن و حدیث و الهیات پرداخت و شاید در آنجا فرصت استماع خطا برهانی عمومی عارفان و نظریه پردازان تصوف نظیر این عربی را نیز در دست آورد و در عین حال دروس طاهر را نیز گرفت.مولوی مدتی بر خلوت نشینی و زهر و ریاصت مشغول بود و یادداشت ها و رسائل معنوی پدر را می خواند و در آن عور می کرد. بر جوابها و احلام عرفانی التفات داشت و در کنار آن یادداشت های معنوی و تفاسیر قرآنی برهان الدین را مطالعه می نمود.غلبه بر نفسی اماره و ترقی او را در طریقت عرفان برهان را متقاعد می ساخت که او دیگر بر معلم نیاز ندارد. آن دو وظایف مربوط بر وعظ و تدریسی را در قئنیه و قیصریه از سر گرفتند.قدر مسلم ، مولوی در قونیه پیشه پدر دئر وعظ و تزکیه را از سر گرفته یا مقام جدیدی ، احیاناً مقام استادی فقه بر وی اعطا گشت. ولی بر احتمال فراوان حکیم مدرسی معنوی و واعظ جماعت تقوا پیشه و شاگردان عارف مسلک را داشت. زن و مرد در مجالس او حضور می یافتند و شماری از زمان هم خود را مرید داشتند.قبل از ورود شمس بر قونیه مولوی در چهار مدرسه کرسی استاد داشت. ولی مطابق گفته سلطان مولوی در جستجوی مقدسه همچون حضرت حصر بود که احتمالاً راهنما او می شود.پس از ورود شمس بر قونیه در 29 نوامبر تحول عظیمی در شکل ظاهری معنویت مولوی پدید آمد.عبادات او وجد انگیز تر و عشق اش را بر خداوند نه تنها در قالب عادت بر مجاهده و مهار نفسی که در وجد باشد از شعر ، موسیقی و سماع نیز ابراز می نمود.

عشق جز دولت و عنایت نیست جز گشاده دل و هدایت نیستعشق را بوحنیفه درسی نکرد مشامخی را در ولایت نیستلا یخوز و یخوز تا احلسیت علم عشاق را نهایت نیستهر که را پرغم وترشی و مذهبی نیست عاشق تر زلن ولایت نیست دیوان 499

مروح این عادات و رفتارها شدند ، اقامه طبرسی علما این قسم عبادت «پر جنبشی» و نرم گونه را دانستند. حتی بعضی اعضای محفل مولوی ، اعم از محفل خانواده و حریران هم بر این نوع رفتارها معترض شدند و آن را شان واعظ و فقیه می دانستند چه رسد به استاد فقه.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و بررسی در مورد مولانا3

دانلود تجقیق سیر تحول تاریخچه زندانها 6ص

اختصاصی از ژیکو دانلود تجقیق سیر تحول تاریخچه زندانها 6ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 6

 

سیر تحول تاریخچه زندانها

سیر تحول تاریخچه زندانهاسیر تحول زندانهای دنیا در زمانهای گذشته ، مجازاتها با قساوت و شقاوت اجراء و مجازاتهائی از قبیل زنده به گور کردن - سوزاندن - طعمه حیوانات درنده ساختن - کور کردن و انواع شکنجه های بدنی رواج داشته است .زندان محلی بوده که متهم را در آنجا نگهداری می کردند تا در روز دادرسی در دادگاه حاضر نمایند . معمولا زندانها در زیر قصرها و یا در قلاع بنا می شد و جایی تاریک و ناسالم بود . زندانیان وضع تأثرانگیز داشته و اکثرا محکومین در زندانها جان می سپردند .

روحانیون مذهب مسیح ، اول کسانی بودند که با ابراز تنفر از خونریزی ، خواستار تعدیل مجازات شده و مجازات حبس را به جای کیفر اعدام توصیه کردند و برای اصلاح و تربیت زندانیان اقدام و از زندانها بازدید به عمل آوردند .در سال ٨١٧ میلادی در مجمع روحانیون مسیحی در رم ، مقررات مربوط به اداره زندانها تصویب و تأکید شد که زندانها باید جنبه اصلاحی و تربیتی داشته باشند و برای نیل به این هدف ، زندانیان باید به روش انفرادی نگهداری شده و به آنان کار دستی آموخته شود . اجازه خواندن کتب مذهبی را داشته و روحانیون در زندانها ، زندانیان را ملاقات و با نصایح سودمند آنان را به راه راست هدایت کنند . در اجرای تصمیمات مذکور در همان سال اولین زندان به روش انفرادی در رم بنا گردید .در سال ١٢٦٦ میلادی مجمع عمومی روحانیون مسیحی به عنوان اینکه در روش انفرادی زندانی فرصت تأمل و تفکر را دارد و از تنهائی زجر کشیده و از عمل خود نادم و پشیمان می شود و با تحمل مشقت روان پاک و منزه می گردد اجرای روش مذکور را تأئید و تغییر نام زندانها به ندامتگاه را تأیید کردند .در سال ١٥٥٧ در لندن قصر متروکی به نام بریدول BRIDWELL برای نگهداری ولگردان اختصاص یافت . در این زندان کار الزامی و روشهای تربیتی در مورد محکومین اجرا می گردید .در سال ١٥٩٩ در آمستردام ، زندان خاصی جهت آموزش کار و تربیت مذهبی زندانیان افتتاح و از سال ١٦٠٥ در این زندان روش انفرادی اجرا می گردید .در سال ١٦٢٣ در ناپل زندانی برای تفکیک زنان از مردان ، اطفال از بزرگسالان به روش انفرادی بنا شد .در سال ١٦٦٧ در فلورانس دارالتأدیبی جهت تربیت جوانان تأسیس گردید . در سال ١٧٠٣ در رم به امر پاپ کلمان XI زندانی تربیتی جوانان به روش انفرادی به نام « سن میشل » بنا و این جمله در سر آن حک شده است : تبنیه بزهکاران با مجازات بی فایده است بایستی با روش خاص آنان را تربیت کرد . در این زندان ، جوانان پسر کمتر از ٢٠ سال و اطفال طرد شده و در خطر ، به روش انفرادی توأم با کار نگهداری می شدند .در سال ١٧٣٥ زندانی جهت نگهداری زنان به روش انفرادی در رم افتتاح شد .در سال ١٧٨٧ در امریکا بنژامین فرانکلین Benjamin franklin که به اروپا مسافرت کرده و با افکار و عقاید هوارد و بنتام آشنا شده بود انجمن زندانها را تشکیل و در سال ١٧٩٠ در فیلادلفی (ایالت پنسیلوانین آمریکا) اولین زندان انفرادی را بنا نمود . در سال ١٧٩٧ در انگلستان اولین زندان به روش انفرادی افتتاح شد .اجرای روش انفرادی نتایج اسف انگیز داشت و اغلب زندانیان پس از تحمل چند سال مجازات ، مبتلا به بیماریهای روانی شدند .در سال ١٨١٦ در ایالت نیویورک زندان ابرن Auburn افتتاح و زندانیان روزها دسته جمعی با هم کار می کردند ولی حق حرف زدن با یکدیگر را نداشتند و شبها بطور انفرادی بسر می بردند .در سال ١٨١٥ در زندان Sing روش ابرنین (رژیم مختلط) اجرا گردید .زندانیان روزها باهم کار می کردند و شبها بطور انفرادی نگهداری می شدند .در فرانسه با تصویب قانون ٦ اکتبر ١٧٩١ مجازات حبس در سر ردیف سایر مجازاتها قرار گرفت و در قانون جزای ١٨١٠ سه نوع زندان با اعمال شاقه ، دارالتأدیب و بازداشتگاه پیش بینی شد ولی عملا زندانیان و بازداشتی ها در یک زندان نگهداری می شدند . در سال ١٨٤٠ در یک جزیره استرالیا ، روش تدریجی در مورد تبعیدشدگان اجرا گردید. مفهوم کلمه زندان تحت عنوان یسجن ، امسک ، وقف ، در آیات متعدد قرآن کریم ذکر شده است . در آیه ٣٥ سوره یوسف می فرماید :ثم بدالهم من بعد ما راوا الایات لیسجننه حتی حین .(آنانکه دلائل روشن پاکدامنی و عصمت یوسف را دیدند باز چنین صلاح دانستند که یوسف را چندی زندانی کنند و به حبس فرستادند) و همچنین در آیه ١٥ سوره نساء چنین مقرر گردیده :واللاتی یاتین الفاحشه من من نسائکم فاستشهدوا علیهن اربعه منکم فان شهدوا فامسکوهن فی البیوت حتی یتوفیهن الموت اویجعل الله لهن سبیلا .(زنانیکه عمل ناشایست کنند و چهار شاهد مسلمان بر آنها بخواهید چنانچه شهادت دادند در این صورت آنانرا در خانه نگهدارید تا عمرشان به پایان رسد یا خدا برای آنها راهی پدیدار گرداند .) عده ای از فقها که به مشروعیت حبس کردن از نظر قرآن مجید معتقدند و به قسمت آخر آیه ٣٣ از سوره مائده تمسک می جویند که می فرماید : اوینقوامن الارض ... و می گویند مراد از نفی در این آیه زندانی کردن است .

با توجه به روایات ، در صدر اسلام محل ویژه ای برای زندانی کردن افراد وجود نداشته و اسیران را یا در مسجد بطور موقت نگهداشته و یا در میان مسلمین که با حکومت وقت همکاری صمیمانه داشتند تقسیم می کردند تا از آنان نگهداری نمایند .در حدیث آمده است که حضرت رسول (ص) مردی از طایفه بنی حنیفه که او را شمامه بن آثال می گفتند و بزرگ طایفه بود در مسجد مدینه حبس کرد . حضرت رسول اکرم همواره زنجیر کردن اسراء و زندانیان را نهی می فرمودند و در صدر اسلام زن و مرد زندانی از هم جدا نگهداری می شدند .در روایات آمده است که رسول اکرم (ص) افراد را در اتهام خون ، حبس می فرمودند و در اتهامات دیگر ، مقداری از روز را حبس می کردند . روش مذکور همان روش نیمه آزادی است که امروز در کشورهای مترقی اجرا می گردد .


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تجقیق سیر تحول تاریخچه زندانها 6ص

دانلود تحقیق بررسی تحول مفهوم محله در محلات شهرهای دوران معاصر در ایران 12 ص

اختصاصی از ژیکو دانلود تحقیق بررسی تحول مفهوم محله در محلات شهرهای دوران معاصر در ایران 12 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 12

 

 

دانشگاه آزاد اسلامی

واحد مشهد

دانشکده معماری و شهرسازی

طرح نهایی کارشناسی

رشته شهرسازی

موضوع :

بررسی تحول مفهوم محله در محلات شهرهای دوران معاصر در ایران

(نمونه موردی : محله سرشور ، محله تورج ، محله 9 قاسم آباد )

استاد راهنما :

جناب آقای مهندس علی مقدم آریایی

دانشجو :

مریم ضیائی

تابستان 85

مقدمه

پیدایش مفاهیمی چون محله و چگونگی زندگی جمعی مردم ریشه در رفتار اجتماعی آنها داشته که آن هم برگرفته از فرهنگ خاص آن زمان و مکان می باشد .محله در گذشته دارای مفاهیم و ارزشهای خاص سکونتی برای گروههای قومی نژادی ، مذهبی و صنفی بوده که در یک ساختار کالبدی منسجم و پیوسته ، علاوه بر خدمات دهی به ساکنین ، باعث ایجاد حس هویت و تعلق در اهالی محله و همبستگی و انسجام در کل بافت محله می کرده است .

تحولات صورت گرفته طی دهه های اخیر در شهرسازی ایران باعث ایجاد تغییر و تحولاتی در مفهوم کارکردی محلات در قسمتهای مختلف شهرها شده است .

درجه کم رنگ شدن کارکرد محله در بافتهای مختلف شهرهای ایرانی متفاوت بوده و آنچه که مسلم است تحولات اجتماعی ، فرهنگی صورت گرفته در اکثر محلات باعث تغییر محله کهن ایرانی و ظهور ساخت جدیدی از مجتمع های زیستی در شهرها شده است .

طرح مسئله

در نظام کهن شهرهای ایرانی مناطق مسکونی با تفکر سیستم محله ای شکل می گرفت و محله در نخستین گام ، بنیانی بود اجتماعی که با مفاهیمی چون احساس تعلق و مشارکت همراه بود . محله به عنوان یک بلوک ساختمانی نقش مهمی در شناسایی ، جهت یابی و شناخت شهر و خوانایی آن دارد .

در گذشته فعالیتهای اجتماعی در داخل محلات از اهمیت بالایی برخوردار بوده زیرا حرکتهای مثبت و منفی اجتماع داخل محلات تأثیر مستقیمی بر کل شهر و سیستم حکومتی وقت داشته است ، امری که فقدان آن در محلات امروز به روشنی دیده می شود به راستی خلاء وجود چنین فعالیتها و گروههای متحد اجتماعی در محلات امروز ناشی از چه مواردی است که اینگونه ساکنین را بی تفاوت و روابط اجتماعی را کم رنگ کرده است ؟ می توان اساسی ترین سؤال در خصوص محله و مفاهیم آن در کشور ما را به این صورت عنوان کرد که " بطور کلی محلات در گذشته دارای چه خصوصیات عملکردی و کارکردی ، بصری و .. بوده اند که امروزه بعد از گذشت قرنها هنوز می توان حس هویت ، تعلق ، صمیمیت و پایداری روابط را در آنها یافت ؟ به عبارتی محلات در دوران معاصر تا چه اندازه سعی در حفظ ارزشهای حاکم بر محلات گذشته شهرهای کهن کشور مان داشته اند ؟

هدف تحقیق

این پژوهش ، تلاشی است در راستای بررسی الگوها ، ارزشها و شاخصهای حاکم بر محلات در دوره های مختلف گذشته در ایران و اشاره به وضعیت محلات در دوران معاصر ، باتوجه به تغییر الگوهای زندگی ، ورود اتومبیل و همچنین تأثیر طرحها و ضوابط شهرسازی در شکل گیری فضاهای مسکونی ، اشاره به کمبودها و فقر امکانات و خدمات رفاهی در این فضاها و نیز نگاهی خواهیم داشت به روابط اجتماعی موجود در محلات شهرهای امروزی تا بتوان در آینده با توجه به موارد ونتایج حاصل شده از این تحقیق ، راهکارهایی را جهت ساماندهی و ارتقاء کیفیت محله ها ارائه دهیم .

نمودار فرایند تحقیق

بطورکلی روند انجام تحقیق مطابق جدول فوق پیش رفته است :

فصل دوم

مبانی نظری

در بخش مبانی نظری که شامل کل فصل دوم تحقیق می باشد به بررسی تعاریف ، مفاهیم و شاخصهای مربوط و موثر بر شکل گیری محلات و روابط ساکنان آنها در دورانهای گذشته و معاصر در ایران پرداخته شده است که بطور کلی موارد مطرح شده در بخش مبانی نظری را می توان طبق دسته بندی ارائه شده در ذیل معرفی کرد :

شهر و جایگاه محله در آن

تاریخچه محله در جهان

مفهوم استخوانبندی شهر و مشخصات آن

انواع بافتهای شهری بر اساس رشد و توسعه فضایی شهرهای ایران

بررسی و شناخت محله :

خصوصیات محلات در گذشته ( از لحاظ کالبدی ، اجتماعی ، دسترسی) ، خصوصیات محله در دوران معاصر ( از لحاظ کالبدی ، اجتماعی ، دسترسی)

لازم به ذکر است که مبنای بررسی خصوصیات محلات در نمونه های انتخابی در شهر مشهد با توجه به کلیه شاخصهای مطرح شده در بخشهای کالبدی ، اجتماعی و دسترسی در دوران قدیم و دوران معاصر می باشد که در هریک از بخشها موارد زیر عنوان شده است :

بررسی خصوصیات محلات در گذشته

1. سازمان کالبدی محلات

- بافت - وسعت و اندازه محله - سیمای محله

- محدوده و موقعیت محله ها نسبت به یکدیگر -شکل - مرکز محله

- اصول حاکم بر سازمان بصری محلات :

اصل محصور کردن فضا ، اصل ایستایی و پویایی فضاهای محصور ، اصل وحدت نما ، اصل فضای متباین ، اصل مقیاس و تناسب ، اصل قلمر ، اصل سلسله مراتب

 

2.سازمان دسترسی:

- انواع راهها

- سلسله مراتب کارکردی ـ فضایی راهها

- کارکردهای اجتماعی راهها

- عوامل مؤثر در نحوۀ شکل گیری راهها:

شکل راهها ( ارگانیک ، مستقیم )

خصوصیات سطوح جانبی راهها ( طراحی شده ، طراحی نشده )

جنس و بافت راهها ( ساده ، متنوع و مزین )

راهها و عناصر شاخص

ابعاد و تناسبات فضایی راهها

پوشش معابر ( سرباز ، سرپوشیده )

3. سازمان اجتماعی

- جمعیت و ترکیب اجتماعی محلات مسکونی

- روابط اجتماعی حاکم بر محله های مسکونی :

- نحوه اداره محله ها


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق بررسی تحول مفهوم محله در محلات شهرهای دوران معاصر در ایران 12 ص