ژیکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

ژیکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

مقاله آشنایی با همسران و مادران اهل بیت

اختصاصی از ژیکو مقاله آشنایی با همسران و مادران اهل بیت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله آشنایی با همسران و مادران اهل بیت


مقاله آشنایی با همسران و مادران اهل بیت

لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"

 

فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحات:38

مقدمه»

زن در لغت به معنی، نقیض مرد، مادینه ی انسان، همسر مرد است. اما شخصیت این مخلوق الهی در تمامی اعصار، قرون و زمانه متفاوت، و تعابیر و معانی خاصی داشته است.

اعراب مشرک و متعصب، دختران را موجودی شوم پنداشته و آن را مایه ننگ و عار می‌دانستند و آنان را زنده به گور می‌ساختند.

پروردگار جهانیان، زن را مظهر خلاقیت و جمال و زیبایی خویش آفرید و او را به خلاقیت خود مربی و پرورش دهنده ی افراد جامعه انسانی قرار داد. در اسلام، زنان همانند مردان در مسائل اجتماعی، سیاسی، پایگاه و جایگاهی مناسب دارند. آنان چون مردان با پیامبر اکرم(ص) بیعت نمودند و علیرغم سلب تکلیف آنان در جهاد، همگام با آزادمردان لباس رزم بر تن کرده و در جبهه‌های نبرد با کفار حضور داشتند. ام‌مسطح از زنانی بود که در جنگ بدر شرکت کرده بود، و خدیجه اولین زنی بود که به پیامبر ایمان آورد و تمامی ثروتش را برای ترویج اسلام ایثار کرد وسمیه اولین زنی بود که در راه بقای اسلام به شهادت رسید. حماسه شیر زنانی چون حضرت زینب علیها‌السلام، ام‌کلثوم و ام‌وهب در واقعه‌ی کربلا نمونه‌ای برجسته از حضور زنان در صحنه‌های نبرد حق علیه باطل می‌باشد.

در قرآن سوره‌ای به نام «نساء» و آیاتی درباره‌ی حقوق و فضیلت زنان آمده و از تعدادی زنان بزرگ چون‌، همسران آدم، ابراهیم و مادران موسی و عیسی علیهم‌السلام به نیکی یاد کرده است. که این خود نشانگر اهمیت اسلام به این ودیعه الهی می‌باشد.

زنان صدر اسلام فرهنگ پاک زیستن، عالم زیستن، مجاهد زیستن، مطیع الی‌الله بودن، در ولایت ذوب گشتن، همسر و مادر نمونه شدن، را در جامعه بانوان ترویج داده‌اند تا تمام زنان عالم از الگوهای رفتاری آن‌ها در زندگانی فردی و اجتماعی خود بهره جویند.

خدیجه (مادر حضرت فاطمه (ع))

نام پدر حضرت خدیجه خویلد بن اسد بی عبدالغری بن قصی بن کلاب، از تیره‌ای معروف و از قهرمان قریش بود. خویلد در دوره‌ی جاهلیت مهتر طائفه‌ی خود بود.

خدیجه پیش از ظهور اسلام از زنان برجسته‌ی قریش به شمار رفته است. تا آنجا که او را طاهره و سیده‌ی زنان قریش می‌خواندند. او در سال 68 قبل از هجرت به دنیا آمد. پیش از آنکه به عقد رسول اکرم (ص) درآید نخست زن ابوهاله هند بن نباش بن زراره و پس از آن زن عتیق بن عائد از نبی مخزوم گردید. وی از ابوهاله صاحب دو پرواز عتیق صاحب دختری گردید. اینان برادر و خواهر مادری فاطمه (ع)اند.

پس از این دو ازدواج، با آنکه زنی زیبا و مالدار بود و خواهان فراوان داشت، شوی نپذیرفت و با مالی که داشت به بازرگانی پرداخت. تا آنگاه که ابوطالب از برادرزاده‌ی خود خواست او هم مانند دیگر خویشاوندانش عامل خدیجه گردد، و از سوی او به تجارت شام رود و چنین شد. پس از این سفر تجارتی بود که به زناشویی با محمد (ص) مایل گردید، خدیجه به هنگام ازدواج با محمد (ص) 40 سال داشت در حالی که حضرت محمد (ص) 25 سال پیش نداشت. جز ابراهیم که از کنیزکی آزاد شده به نام ماریه قبطیه متولد شد، قاسم و عبدالله همگی از خدیجه (ع)اند. قاسم در دو سالگی پیش از بعثت و عبدالله در مکه پیش از هجرت وفات یافتند. اما دختران به مدینه هجرت کردند و همگی پیش از فاطمه(ع) زندگی را به درود گفتند. خدیجه نخستین زنی بود که به پیغمبر ایمان آورد. هنگامی که پیغمبر دعوت خود را ‎آشکار کرد و ثروتمندان مکه روی درروی او ایستادند، و به آزار پیروان او و خود وی نیز برخاستند، ابوطالب برادرزاده خود را از گزند این دشمنان سرسخت حفظ می‌کرد، اما خدیجه نیز برای او پشتیبانی بود که درون خانه بدو آرامش و دلگرمی می‌بخشید و برای همین خوی انسانی و خصلت مسلمانی بود که رسول خدا پیوسته یاد او را گرامی می داشت.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله آشنایی با همسران و مادران اهل بیت

دانلود پاورپوینت چگونه فرزندانمان اهل نماز شوند؟

اختصاصی از ژیکو دانلود پاورپوینت چگونه فرزندانمان اهل نماز شوند؟ دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود پاورپوینت چگونه فرزندانمان اهل نماز شوند؟


 دانلود پاورپوینت چگونه فرزندانمان اهل نماز شوند؟

 دانلود پاورپوینت چگونه فرزندانمان اهل نماز شوند؟

فرمت فایل: پاورپوینت

تعداد اسلاید:  12

 

 

 

 

تقلید

üاهمیت دادن به نماز اول وقت در خانواده
ü
üکودکان از رفتار پدر و مادر الگو می گیرند.

 

üغرر الحکم: وقروا کبارکم یوقرکم صغارکم.

   (شما بزرگانتان را احترام کنید، آنان هم شما را احترام می کنند.)

ü
üباید مراقب بود با کسانی که رفتار مناسبی ندارند رفت و آمد، نکنند
ü

دانلود با لینک مستقیم


دانلود پاورپوینت چگونه فرزندانمان اهل نماز شوند؟

دانلود رساله کامل مرکز اسلامی اهل سنت

اختصاصی از ژیکو دانلود رساله کامل مرکز اسلامی اهل سنت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود رساله کامل مرکز اسلامی اهل سنت


دانلود رساله کامل مرکز اسلامی اهل سنت

دانلود رساله کامل مرکز اسلامی اهل سنت

111 صفحه

فصل اول : چهارچوب پژوهش
مقدمه
۱-۱- دلایل انتخاب موضوع……………….۱
۱-۱-۱- تعریف مسأله ، شرح مختصر موضوع …………..۱
۱-۲-پرسش های محوری……………………..۲
۱-۳-هدف از اجرای پروژه (شامل اهمیت و ضرورت) …………………۲
۱-۴-روش های اجرای پروژه ……………………..۳
نتیجه گیری…………………..۳
منبع…………………………۳

فصل دوم : مطالعات محیطی و بستر
مقدمه………………………..۴
۲-۱-مشخصات عمومی استان فارس …………………..۴
۲-۲-ویژگی های طبیعی لارستان…………۵
۲-۳-مشخصات اقلیمی لارستان……………………….۵
۲-۳-۱-آب و هوا ……………………………….۶
۲-۳-۲- انواع بادها……….۶
۲-۳-۳-موقعیت و توپوگرافی زمین………۶
۲-۴-روستای کاریان………………۷
۲-۴-۱-ویژگی های جغرافیایی و طبیعی کاریان …………..۷
۲-۴-۲ تقسیمات سیاسی و اداری ……………..۷
۲-۴-۳- اقلیم وآب و هوای منطقه……….۷
۲-۴-۴- تابش آفتاب و نمودار ساعت آفتابی……….۸
۲-۴-۵- دما…………….۱۰
۲-۴-۷- شیب …………۱۰
۲-۴-۸-بارندگی و یخبندان…………..۱۰
۲-۴-۹-منابع آب……………..۱۱
۲-۵-طراحی اقلیمی…………………۱۱
۲-۵-۱-راهکارهای اقلیمی در مناطق گرم و خشک…………………..۱۲
۲-۵-۳-تهویه مورد نیاز در اقلیم گرم و خشک…………….۱۳
۲-۵-۵-هدف از طراحی اقلیمی…………..۱۴
۲-۶-مطالعات تاریخی ، فرهنگی و اجتماعی………………..۱۴
۲-۶-۱-شناخت تاریخچه لارستان…………..۱۴
۲-۶-۲- ویژگی فرهنگی و تاریخچه روستای کاریان………………..۱۵
۲-۶-۳-آتشکده کاریان ………………..۱۹
۲-۶-۴-زبان مردم لارستان …………………۲۰
نتیجه گیری……………………………۲۱
منابع………………۲۲
فصل سوم : مبانی نظری
مقدمه……………………..۲۳
۳-۱-تعریف فرهنگ …………………………….۲۳
۳-۲-تعریف فرهنگ نزد ایرانیان…………………..۲۴
۳-۳-معماری و فرهنگ ……….۲۵
۳-۴-معماری و هویت……………………..۲۷
۳-۵-سر زندگی…………………….۲۷
۳-۶-تعریف فضا ………………….۲۹
۳-۷-زیبای شناسی در اسلام………………………۳۲
۳-۸-اصول ساختمان سازی در فرهنگ ایرانی اسلامی ……………..۳۳
۳-۹-تعاریف عناصر معماری ایرانی اسلامی …………………۳۵
۳-۹-۱- صفه …………………..۳۵
۳-۹-۲- ایوان………………………….۳۵
۳-۹-۳- تالار……………………………۳۶
۳-۹-۴- دالان……………………۳۷
۳-۹-۵- هشتی ……………………….۳۷
۳-۹-۶-. حیاط………………………….۳۹
۳-۹-۷- سلسله مراتب ، تداوم……………….۴۰
۳-۹-۸- شفافیت…………………….۴۰
۳-۹-۹- تعادل و توازن……………..۴۱
۳-۹-۱۰- تقارن………………….۴۱
۳-۹-۱۱- محور گرایی………………………………..۴۲
۳-۹-۱۲- سیالیت………………………….۴۲
۳-۹-۱۳- تباین یا ناهمگونی …………………………۴۲
۳-۹-۱۴-انعکاس…………………….۴۳
۳-۹-۱۵- پیوند معماری با طبیعت……………………۴۳
۳-۹-۱۶- هندسه……………………………………۴۴
۳-۹-۱۷- راز و ابهام ………………۴۵
۳-۹-۱۸-نماد پردازی در معماری اسلامی……………….۴۵
۳-۱۰- تاثیر عدد چهار بر معماری…………………..۴۶
۳-۱۰-۱-تعریف عدد چهار ……………………………۴۶
۳-۱۰-۲-چهار صفه…………………………۴۶
۳-۱۰-۳- . چهار باغ…………………۴۷
۳-۱۰-۴- چهارسو………………………..۴۸
۳-۱۰-۵-چهار ایوان………….۴۸
۳-۱۰-۶-تاثیر چهار بر فرم ها واشکال ونقوش…………..۴۹
نتیجه گیری………………………….۵۰
منابع…………………………۵۱

فصل چهارم: نمونه مشابه
مقدمه………………………..۵۲
۴-۱-فرهنگسرای نگارستان……………..۵۲
۴-۲-مجتمع فرهنگی سینمایی دزفول………………۵۵
۴-۳-مسجد جامع اهل سنت بندر عباس…………………..۶۴
۴-۴-مسجد سایه خوش…………………………۶۹
۴-۵- مرکز فرهنگی ژان ماری تجیبائو……………….۷۲
نتیجه گیری …………………۷۵
منابع……………۷۶

فصل پنجم : خلاصه کتاب ملاک های طراحی مساجد ومراکز اسلامی…………..۷۷

فصل ششم : فرآیند و روند طراحی
۶-۱-تحلیل سایت……………………..۸۵
۶-۲-برنامه فیزیکی و ریز فضاها………………..۸۷
۶-۳-مباحث فنی……………………….۸۹
۶-۳-۱-نور پردازی ……………………۸۹
۶-۳-۲-خصوصیات مصالح………………۹۰
۶-۳-۳-تاسیسات……………۹۲
۶-۳-۴-سازه…………..۹۶
۶-۴-کانسپت و مبانی مورد انتظار در طراحی و نحوه برآورد شدن آنها…………۹۸
۶-۵-. ارائه طرح های اولیه و روند طراحی……………۱۰۰
تتیجه گیری ……………………………۱۱۰
منابع…………………۱۱۰
فصل هفتم : نقشه های معماری…………….۱۱۱


دانلود با لینک مستقیم


دانلود رساله کامل مرکز اسلامی اهل سنت

واقعیت بعثت از نگاه اهل بیت

اختصاصی از ژیکو واقعیت بعثت از نگاه اهل بیت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 16

 

واقعیت ‏رسالت از نگاه اهل بیت

بعثت پیغمبر اسلام یا برانگیخته شدن آن حضرت به مقام عالى نبوت و خاتمیت، حساس‏ترین فراز تاریخ درخشان اسلام است.بعثت پیغمبر درست درسن چهل سالگى حضرت انجام گرفت. پیشتر گفتیم که پیغمبر تا آن زمان تحت مراقبت روح القدس قرار داشت، ولى هنوز پیک وحى بر وى نازل نشده بود. قبلا علائمى ازعالم غیب دریافت مى‏داشت، ولى مامور نبود که آن را به آگاهى خلق هم برساند.

میان مردم قریش و ساکنان مکه رم بود که سالى یک ماه را به حالت گوشه گیرى و انزوا در نقطه خلوتى مى‏گذرانیدند. (1) درست روشن نیست که انگیزه آنها از این گوشه‏گیرى چه بوده است، اما مسلم است که این رسم در بین آنها جریان داشت و معمول بود.

نخستین فرد قریش که این رسم را برگزید و آن را معمول داشت عبدالمطلب جد پیغمبر اکرم بود که چون ماه رمضان فرا مى‏رسید، به پاى کوه حراء مى‏رفت، و مستمندان را که از آنجا مى‏گذشتند، یا به آنجا مى‏رفتند، طعام مى‏کرد. (2)

به طورى که تواریخ اسلام گواهى مى‏دهد،پیغمبر نیر پیش از بعثت‏به عادت مردان قریش، بارها این رسم را معمول مى‏داشت. از شهر و غوغاى اجتماع فاصله مى‏گرفت، و به نقطه خلوتى مى‏رفت، و به تفکر و تامل مى‏پرداخت.

پیغمبر حتى در زمانى که کودک خردسالى بود، و در قبیله بنیاسد تحت مراقبت دایه خود «حلیمه‏» قرار داشت نیز باز بازى کردن با بچه‏ها دورى مى‏گزید و به کوه حراء مى‏آمد و به فکر فرو مى‏رفت. (3) بنابراین انس وى به «کوه حراء» بى‏سابقه نبود.

در مدتى که بعدها در «حراء» به سر مى‏برد،غذایش نان «کعک‏» و زیتون بود، و چون به اتمام مى‏رسید، به خانه بازمى‏گشت ء تجدید قوت مى‏کرد. گاهى هم همسرش خدیجه باریش غذا مى‏فرستاد. غذائى که در آن زمان‏ها مصرف مى‏شد، مختصرو ساده بود. (4)

پیغمبر چند سال قبل از بعثت، سالى یک ماه در حرا به سر مى‏برد، و چون روز آخر باز مى‏گشت، نخست‏خانه خدا را هفت دور طواف مى‏کرد، سپس به خانه مى‏رفت. (5)

کوه حراء امروز در حجازبه مناسبت این که محل بعثت پیغمبر بوده است، «جبل النور» یعنى کوه نور خوانده مى‏شود. حراء در شمال شهر مکه واقع است، و امروز تقریبا درآخر شهر در کنارجاده به خوبى دیده مى‏شود. کوه‏هاى حومه مکه اغلب بهم پیوسته است و از سمت‏شمال تا حدود بندر «جده‏» واقع در 70 کیلومترى مکه و کنار دریاى سرخ امتداد دارد.

این سلسله جبال که از یک سو به صحراى «عرفات‏» و سرزمین «منا» وشهر «طائف‏» و از سوى دیگر به طرف «مدینه‏» کشیده شده است، با دره‏هاى و بیابان‏هاى خشک و سوزان و آفتاب طاقت‏فرساى خود شاید بهترین نقطه‏اى است که آدمى را در اندیشه عمیق خودشناسى و خداشناسى و دورى از تعلقات جسمانى و تعینات صورى و مادى فرو مى‏برد.

کوه حراء بلندترین کوه‏هاى اطراف مکه است، و جدا از کوه‏هاى دیگر به نحو بارزى سر به آسمان کشیده و خودنمائى مى‏کند. هرچه بیننده به آن نزدیک‏تر مى‏شود، مهابت و جلوه کوه بیشتر مى‏گردد. از ان بلندى د زمان خود پیغمبر قسمتى از خانه‏هاى مکه پیدا بود، و امروز قسمت زیادترى از شهر مکه پیداست. قله کوه نیز درپشت‏بام‏ها و از توى اطاق‏هاى بعضى از طبقات ساختمان‏هاى مکه به خوبى پیدا است.

«غار حراء» که در قله کوه قرار دارد، بسیار کوچک و ساده است. در حقیقت غار نیست، تخته سنگى عضیم به روى دو صخره بزرگ‏ترى غلت‏خورده و بدین گونه تشکیل غار حراء داده است. دهنه غار حراء داده است. دهنه غار به قدیر است که انسان مى‏تواند وارد و خارج شود. کف آن هم بیش از یک متر و نیم براى نمازگزاردن جا دارد.

غار حراء جائى نبوده که هرکس میل رفتن به آنجا کند، و محلى نیست که انسان بخواهد به آسانى در آن بیاساید. فقط یک چیز براى افراد دوراندیش در آنجا به خوبى به چشم مى‏خورد، و آن مشاهده کتاب بزرگ آفرینش و قدرت لایزال خداوند بى زوال است که در همه جاى آن نقطه حساس پرتو افکنده و آسمان و زمین را به نحو محسوسى آرایش داده است! براساس تحقیقى که ما نموده‏ایم پیغمبر مانند جدش عبدالمطلب در پاى کوه حراء فى‏المثل در خیمه به سر مى‏برده و رهگذران را پذیرائى مى‏کرده و فقط گاهگاهى به قله کوه مى‏رفته و به تماشاى جمال آفرینش مى‏پرداخته است که از جمله لحظه نزول وحى، در روز 27 ماه رجب بوده است.

به طورى که قبلا یادآور شدیم، پیغمبر قبل از بعثت هم حالاتى روحانى داشته و تحت مراقبت روح‏القدس گاهى تراوشاتى غیبى مى‏دیده و اسرارى بر آن حضرت مکشوف مى‏شده است. هنگامى که پانزده سال بیش نداشت، گاهى صدائى مى‏شنید، ولى کسى را نمى‏دید.

هفت‏سال متوالى بود که نور مخصوصى مى‏دید و تقریبا شش سال مى‏گذشت که زمزمه‏اى از پیغمبر مى‏شنید، ولى درست نمى‏دانست موضوع چیست؟

چون ازن اخبار را براى همسرش خدیجه بازگو مى‏کرد، خدیجه مى‏گفت: «تو که مردى امین و راستگو و بردبار هستى و دادرس مظلومانى و طرفدار حق و عدالت هستى و قلبى رؤوف و خوئى پسندیده دارى و در مهمان‏نوازى و تحکیم پیوند خویشاوندى سعى بلیغ مبذول مى‏دارى، اگر مقامى عالى در انتظارت باشد، جاى شگفتى نیست. (6)

هنگامى که به سن سى و هفت‏سالگى میل به گوشه گیرى و انزواى از خلق پیدا کرد، چندین بار در عالم خواب، سروش غیبى، سخنانى به گوشش سرود، و او را از اسرار تازه‏اى آگاه ساخت، بعدها نیز در پاى کوه حراء و میان راه‏هاى مکه بارها منادى حق بر او بانگ زد. در هر نوبت صدا را مى‏شنید ولى صاحب صدا را نمى دید!

در یکى از روزها که در دامنه کوه حراء گوسفندان عمویش ابوطالب را مى‏چرانید، شنید کسى از نزدیک او را صدا مى‏زند و مى‏گوید: یا رسول الله! ولى به هرجا نگریست کسى را ندید. چون به خانه آمد و موضوع را به خدیجه اطلاع داد، خدیجه گفت: امیدوارم چنین باشد. (7)

روز بیست وهفتم ماه رجب محمد بن عبدالله مرد محبوب مکه و چهره درخشان بنى هاشم در غار حراء آرمیده بود و مانند اوقات دیگر از آن بلندى به زمین و زمان و ایام و دوران و جهان و جهانیان مى‏اندیشید.مى‏اندیشید که خداى جهان جامعه انسانى را به عنوان شاهکار بزرگ خلقت و نمونه اعلاى آفرینش خلق نمده و همه گونه لیاقت و استعداد را براى ترقى و تعالى به او داده است. همه چیز را برایش فراهم نموده تا او در سیر کمالیخودنانى به کف آرد و به غفلت نخورد. ولى مگر افراد بشر به خصوص ملت عقب مانده و سرگردان عرب و بالاخص افراد خوش‏گذران و مال دوست و مال‏دار قریش در این اندیشه‏ها هستند؟ آنها جز به مال و ثروت خود و عیش و نوش و سود و نزول ثروت خود به چیزى نمى‏اندیشند. شراب و شاهد و ثروت و درآمد، ربا و استثمار مردم نگون‏بخت و نیازمند، تنها اندیشه‏اى است که آنها رد سر مى‏پرورانند...

اینک «او» درست چهل سال پرحادثه را پشت‏سر نهاده است. تجربه زندگى و پختگى فکر و اراده‏اش و استحکام قدرت تعقلش به سرحد کمال رسیده، و از هر نظر براى انجام سؤولیت‏بزرگ پیغمبرى آماده است. آیا در تمام قلمرو عربستان و


دانلود با لینک مستقیم


واقعیت بعثت از نگاه اهل بیت

دانلود تحقیق کامل درمورد نقد روایات اهل سنت پیرامون بعثت

اختصاصی از ژیکو دانلود تحقیق کامل درمورد نقد روایات اهل سنت پیرامون بعثت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 6

 

نقد روایات اهل سنت پیرامون بعثت

عروة بن زبیر شاید پیش خود فکر کرده کسى که در هرعلمى داناترین مردم روى زمین باشد در امثال اینگونه امور نیزمیتواند اظهار نظر کند،و امثال بخارى و مسلم نیز این اظهار نظرشخصى را بعنوان یکحدیث صحیح در کتاب خود آورده و بدان‏احتجاج کرده‏اند.

 داستان کیفیت‏بعثت آن حضرت را بزرگان اهل سنت‏مانند بخارى و مسلم و ابن هشام در سیره طبق روایتى که ازعایشه نقل کرده‏اند و آنرا صحیحترین روایت در باب وحى‏دانسته و روى جملات آن بحث کرده و بلکه طبق پاره‏اى ازمضامین آن فتوى داده‏اند اینگونه است: «قال البخارى:حدثنا یحیى بن بکیر،حدثنا اللیث،عن عقیل،عن ابن شهاب،عن عروة بن الزبیر،عن عائشة رضى الله عنها انهاقالت: اول ما بدى‏ء به رسول الله صلى الله علیه و سلم من الوحى الرؤیاالصالحة فى النوم،و کان لا یرى رؤیا الا جاءت مثل فلق الصبح. ثم حبب الیه الخلاء،و کان یخلو بغار حراء فیتحنث فیه-و هوالتعبد-اللیالى ذوات العدد قبل ان ینزع الى اهله و یتزود لذلک،ثم‏یرجع الى خدیجة فیتزود لمثلها. حتى جاءه الحق و هو فى غار حراء. فجاءه الملک فقال:اقرا.فقال:ما انا بقارى‏ء.قال:فاخذنى‏فغطنى حتى بلغ منى الجهد ثم ارسلنى.فقال:اقرا فقلت:ما انابقارى‏ء. فاخذنى فغطنى الثانیة حتى بلغ منى الجهد ثم ارسلنى. فقال:اقرا.فقلت:ما انا بقارى‏ء،فاخذنى فغطنى الثالثة حتى بلغ‏منى الجهد.ثم ارسلنى فقال:اقرا باسم ربک الذى خلق. خلق‏الانسان من علق،اقرا و ربک الاکرم.الذى علم بالقلم.علم‏الانسان ما لم یعلم. فرجع بها رسول الله صلى الله علیه و سلم یرجف فؤاده،فدخل‏على خدیجة بنت‏خویلد،فقال،زملونى زملونى.فزملوه حتى ذهب‏عنه الروع. فقال لخدیجة-و اخبرها الخبر-:لقد خشیت على نفسى. فقالت‏خدیجة:کلا،و الله لا یخزیک الله ابدا.انک لتصل‏الرحم و تقرى الضیف،و تحمل الکل،و تکسب المعدوم،و تعین على‏نوائب الحق. فانطلقت‏به خدیجة حتى اتت ورقة بن نوفل بن اسد بن‏عبد العزى ابن عم خدیجة.و کان امراءا قد تنصر فى الجاهلیة،و کان‏یکتب الکتاب العبرانى،فیکتب من الانجیل بالعبرانیة ما شاء الله ان‏یکتب.و کان شیخا کبیرا قد عمى. فقالت له خدیجة:یابن عم!اسمع من ابن اخیک.فقال له ورقة: یابن اخى ماذا ترى؟فاخبره رسول الله صلى الله علیه و سلم خبر ماراى.فقال له ورقة:هذا الناموس الذى کان ینزل على موسى،یالیتنى فیها جذعا،لیتنى اکون حیا،اذ یخرجک قومک.فقال‏رسول الله صلى الله علیه و سلم:«او مخرجى هم؟! »فقال:نعم،لم یات احد بمثل ما جئت‏به الا عودى،و ان یدرکنى یومک انصرک‏نصرا مؤزرا. ثم لم ینشب ورقة ان توفى و فتر الوحى‏»تا اینجا روایتى است که بخارى در نخستین باب صحیح‏خود نقل کرده و این روایت دنباله‏اى هم دارد که بخارى آنرا درکتاب التعبیر با همین سند و متن روایت کرده و دنباله آن چنین‏است: «...و فتر الوحى فترة.حتى حزن رسول الله صلى الله علیه‏و سلم-فیما بلغنا-حزنا غدا منه مرارا کى یتردى من رؤوس شواهق‏الجبال.فکلما اوفى بذروة جبل لکى یلقى نفسه تبدى له جبریل‏فقال:یا محمد،انک رسول الله حقا.فیسکن لذلک جاشه،و تقرنفسه،فیرجع.فاذا طالت علیه فترة الوحى غدا لمثل ذلک.قال: فاذا اوفى بذورة جبل تبدى له جبریل فقال له:مثل ذلک‏» (1) ترجمه: بخارى به سند خود از عایشه روایت کرده که گوید:نخستین بارى‏که وحى بر رسول خدا«ص‏»آمد خوابهاى راست‏بود که خوابى نمى‏دید جز آنکه مانند صبح روشن مى‏آمد،سپس به حالت‏خلوت علاقه‏مند شد ودر غار حرا خلوت گزیده و شبهاى معدودى را به عبادت مى‏گذراند پیش‏از آنکه به نزد خانواده بیاید و براى آن توشه گیرد،سپس به نزد خدیجه‏بازگشته و براى آن توشه برمى‏گرفت. تا وقتى که حق به نزد او آمد و آن حضرت در غار حرا بود. پس فرشته نزد آنحضرت آمده و گفت:بخوان:فرمود:من خواندن‏ندانم!گوید:پس آن فرشته مرا گرفت و بسختى فشارم داد بدان حد که‏طاقتم تمام شد سپس رهایم کرد و گفت:بخوان!من گفتم:خواندن‏ندانم،دوباره مرا گرفت و براى بار دوم مرا بسختى فشار داد بحدى که‏طاقتم تمام شد آنگاه رهایم کرد و گفت:بخوان!گفتم:خواندن ندانم،که براى سومین بار مرا گرفت و بسختى فشارم داد بحدى که طاقتم تمام‏شد و سپس مرا رها کرده و گفت: بخوان بنام پروردگارت که آفرید...(تا بآخر آیات) پس رسول خدا«ص‏»بازگشت در حالى که دلش میلرزید و بهمان‏حال بنزد خدیجه آمد و گفت:مرا بپوشانید،مرا بپوشانید! پس آنحضرت راپوشاندند تا اضطراب و ترس از او دور شد. رسول خدا شرح حال خود را براى خدیجه بیان داشته و فرمود:من برخویشتن بیمناکم! خدیجه گفت:هرگز!بخدا سوگند که خداوند تو را خوار نخواهد کرد،زیرا تو صله رحم میکنى و مهمان‏نوازى و سختیها را تحمل مى‏کنى و ناداران را دارا مى‏کنى و بر پیش‏آمدهاى حق کمک مى‏کنى! سپس خدیجه آنحضرت را برداشته و بنزد ورقة بن نوفل بن اسد بن‏عبد العزى که پسر عموى خدیجه بود آورد،و او مردى بود که در زمان‏جاهلیت‏بدین نصرانیت درآمده بود و کتابهاى عبرانى و انجیل را بمقدارزیادى نوشته و پیرمردى بود که کور شده بود. خدیجه بدو گفت:عموزاده از برادرزاده‏ات بشنو!ورقه گفت: عموزاده چه مى‏بینى؟رسول خدا«ص‏»آنچه را دیده بود بدو خبر داد،ورقه گفت:این همان ناموسى است که بر موسى نازل میشد و اى کاش‏من امروز جوانى بودم اى کاش من در آنروز که قوم تو تو را بیرون میکنندزنده بودم،رسول خدا«ص‏»فرمود:مگر مرا بیرون مى‏کنند؟گفت: آرى،هر کس گفتارى مانند تو براى مردم بیاورد مورد دشمنى قرارمیگیرد و اگر آنروز تو را من درک کنم پیوسته تو را یارى خواهم کرد. و پس از این جریان بمدت کمى ورقه از دنیا رفت،و وحى قطع‏شد... ...چنانچه رسول خدا بسختى غمگین گردید تا بدانجا که بارهاخواست‏خود را از بالاى نوکهاى کوهها پرت کند و هر بار که ببالاى کوهى‏میرفت تا خود را پرت کند جبرئیل در برابر او ظاهر میشد و مى‏گفت:اى‏محمد تو بحق رسول خدا هستى،و همان سبب میشد که دلش آرام گیرد،و جانش استقرار یابد،و چون فترت وحى طول مى‏کشید دوباره بهمان‏فکر میافتاد و چون به بالاى کوه میرفت جبرئیل در برابر او ظاهر میشد و همان سخنان را به او مى‏گفت...! و اینک تحقیقى درباره سند و متن این حدیث‏اما از نظر سند:همانگونه که شنیدید این حدیث از زهرى از عروة بن زبیر ازعایشه نقل شده...و زهرى همان کسى است که در تثبیت‏حکومت مروانیان و ستمگران نقش داشته و نویسنده هشام بن‏عبد الملک و معلم فرزندان او بوده...اگر چه گفته‏اند که در آخرعمر توبه کرده و جزء اصحاب امام چهارم علیه السلام درآمده،اما آیا این حدیث را قبل از توبه نقل کرده با بعد از آن؟ نمیدانیم!...


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق کامل درمورد نقد روایات اهل سنت پیرامون بعثت