دانلود تحقیق در مورد “ خواجه شمس الدین محمد بن محمد حافظ شیرازی ”
تعداد صفحات: 80
فرمت: Word
قیمت: 20000 تومان
دانلود تحقیق در مورد “ خواجه شمس الدین محمد بن محمد حافظ شیرازی ”
دانلود تحقیق در مورد “ خواجه شمس الدین محمد بن محمد حافظ شیرازی ”
تعداد صفحات: 80
فرمت: Word
قیمت: 20000 تومان
حکما گفته اند که ابزار حق شناسی و تکریم دربارة بزرگان نشانة نجابت و بزرگی است. این مسئله نه تنها در روابط افراد با یکدیگر بلکه در زندگی اجتماعی ملت ها نیز حقیقت و اهمیت دارد و بقدر حفظ آثار عتیقه و صنایع ظریفه جالب دقت است.
اظهار قدردانی و حرمت در حق مردان نامور و صاحبان فضل و هنر در میان یک ملت از یک طرف نام و نشان و عظمت مدنی آن ملت را از محو شدن نگه می دارد و او را در نظر تاریخ و اهل تحقیق بزرگ می نماید و از طرف دیگر برای افراد نسل حاصل و نژاد آینده مایة تشویق و سربلندی و وسیلة پرورش دادن حس غرور و قوة اراده
می گردد.
چون در هریک از اعمال بشر یک سایق و محرک مادی یا معنوی موجود است یعنی هر یک از کارهای ما تکیه به یک امید نفع مادی و یا معنوی می کند پس در مساعی
و فداکاری های بزرگ نیز امیدها و سایق های بزرگ لازم است و آن جزء تشویق و تکریم و تبجیل چیز دیگری نیست. از این رو هر قدر نام بزرگان یک قوم به حرمت یاد و خدمات آنان بسط و شرح و تقدیس کرده شود، به همان درجه حس سعی و فداکاری و خدمت گذاری در نهاد افراد پرورش و قوت می یابد. حس تقدیر، یک نوع مکافات اجتماعی است و این حس نه تنها در باره زندگان بلکه در حق مردگان نیز باید به عمل بیاید تا به مشاهدة آن، زندگان نیز قوت قلب در یابند . و به زحمات سترگ تن در داده خود را به مقام بلند برسانند.
شامل 42 صفحه فایل word قابل ویرایش
لینک و پرداخت دانلود * پایین مطلب *
فرمت فایل : word ( قابل ویرایش )
تعداد صفحه : 2
مقدمه
سیداشرف الدین قزوینی، معروف به گیلانی، فرزند سید احمد حسینی قزوینی، به سال ۱۲۸۷ هجری قمری در قزوین به دنیا آمده و شش ماه بوده که یتیم مانده و در یتیمی ملک و مال و خانه اش را غصب کرده اند و او دچار فقر و تنگدستی شده است. در جوانی به عتبات رفته و چندی در کربلا و نجف زیسته و بعد سور میهن پرستی او را به ایران کشیده است. سید به قزوین آمده و از آنجا در بیست و دو سالگی به تبریز رفته و با پیری روشن ضمیر آشنا شده است. دوره تحصیلات مقدماتی را در تبریز گذرانده و هیئت و جغرافیا و صرف و نحو و منطق و هندسه و علوم متداول دیگر را آموخته و چندی بعد به گیلان آمده و در رشت اقامت گزیده و از رشتیان نوازش ها و مهربانی ها دیه و نخستین شعرهای خود را همانجا سروده است.
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:12
فهرست
مقدمه
آغاز زندگی
طلوع شمس
پیوستن شمس به مولانا
غروب موقت شمس
درگذشت مولانا
دیوان شمس
رویدادهای سال مولانا
نتیجه گیری
منابع
مقدمه
جلالالدین محمد ابن محمد ابن حسین حسینی خطیبی بکری بلخی معروف به جلالالدین رومی، جلالالدین بلخی، رومی، مولانا و مولوی (۶ ربیعالاول ۶۰۴، بلخ - ۵ جمادیالثانی ۶۷۲ هجری قمری، قونیه) از مشهورترین شاعران فارسیزبان ایرانی است. نامش محمد و لقبش در دوران زندگی خود «جلالالدین» و گاهی «خداوندگار» و «مولانا خداوندگار» بوده و لقب «مولوی» در قرنهای بعد (ظاهراً از قرن ۹) برای وی به کار رفته و از برخی از اشعارش تخلص او را «خاموش» و «خَموش» و «خامُش» دانستهاند. خانوادهٔ وی از خانوادههای محترم بلخ بود و پدرش هم از سوی مادر به قولی دخترزادهٔ سلطان محمد خوارزمشاه بود، هرچند «بدیعالزمان فروزانفر» از مولویشناسان نامدار با ارائهٔ دلایل کافی این نظریه را رد کردهاست.
فهرست
حضرت مولانا جلال الدین
آثار مولانا جلال الدین
1- مثنوی معنوی
2- دیوان کبیر
آثار منثور مولانا
1- فیه ما فیه
2- مکتوبات
3- مجالس سبعه
افکار و اندیشه های مولانا
تصوف
سیر و سلوک
خدا
دین و انسانیت
موسیقی و سماع
آزادی و رهایی از خود
مرگ و زندگانی جاوید
عرفان مولوی
عشق
مولوی و تصوف
تصوف ویژه مولوی
حضرت مولانا جلال الدین، عارف شوریده و سوخته جان قرن هفتم بنا به روایات مشهور در ششم ربیع الاول سال 604ه.ق مطابق با سی ام سپتامبر 1207م. در شهر بلخ به دنیا آمد. اما در ((فیه ما فیه)) مولانا واقعه ای را از مشهورات و خاطرات خود روایت می کند که مربوط به سال های مذکور و محاصره و فتح سمرقند و بخارا به دست خوارزمشاه است و در این سال مولانا باید در سنینی باشد که بتواند خاطراتش را ضبط کند، بدین ترتیب تولد او باید چند سال قبل از 604ه.ق باشد.
بنا به قول تذکره نویسان نام او محمد و لقبش جلال الدین است و همه مورخان نیز او را به این نام می خواندد.
پدرش سلطان العلما خطیب بزرگ بلخ و واعظ و مدرس پر آوازه، از روی محبت و تکریم او را ((خداوندگار)) می خواند.
یوسف بن احمد مولوی که مثنوی را به زبان عربی ترجمه کرده و بسیاری از حقایق تصرف را در ذیل ابیات مربوطه به مثنوی آورده است، از او با عنوان ((مولانا خداوندگار)) یاد می کند.
از القاب دیگر مولوی، ((مولانای بزرگ)) است و اصولا هر کجا که مولانا ذکر شود منظور همان جلال الدین محمد است.