58 سوال
دانلود پرسش نامه عزت نفس کوپر اسمیت با فرمت ورد
58 سوال
زندگی بشر تحت تاثیر تغییرات وسیع صنعتی، اجتماعی، فرهنگی، دچار تحول شده است. شمار زیادی از افراد قادر نیستند بین محرکهای متنوع بیرونی ونیروهای متعارض درونی توازون ایجادکنند ودر فرایند رشد موزون و همه جانبه که همانا هدف اصلی تعالی انسان است، دچار مشکل می شوند. بدیهی است که کودکان ونوجوانان به سبب بی تجربگی و نا آگاهی از مهارتهای بازدارنده و تسهیل کننده، اصلاحی، بیشتر در معرض آسیبهای جدی درونی و اجتماعی هستند. دانش آموزانی که مهارتهای مقابله با موقعیتهای تنش زا را ندارند، به نوعی مقهور آنها خواهند شد و بدین ترتیب مستعد اختلالات روانی، عاطفی، افسردگی، اضطراب و احتمالاً مصرف مواد مخدر و رفتارهای ضد اجتماعی خواهند شد این دانش آموزان در فرایند تصمیم گیری نیز دچار مشکل میشوند.
بنابراین با توجه به نقش مهم مدارس در تامین بهداشت روانی دانش آموزان، برنامه آموزش مهارتهای زندگی، روش موثری در جهت رشد شخصیت سالم دانش آموزان و تامین بهداشت روانی دانش آموزان است.
آموزش مهارتهای زندگی، نوعی کوشش است که در سایه آن نوجوانان ترغیب می شوند تا خلاقیت خود را به کار گیرند و به طور خود جوش راههای موثر را برای حل تعارضات و مشکلات زندگی خود بیابند.
به نظر می رسد آموزش مهارتهای زندگی گام موثری در این جهت باشد که استعدادها و توانمندیهای دانش آموزان بکار گرفته شود تا خود فعالانه سر نوشت خویش را بدست گیرند و انتخاب گر باشند. ضمناً فرایند خود باوری در نوجوانان مسیر درست خود را طی کرده و نوجوان ضمن استفادة درست از مهارت ها، مسئولیت اعمال و احساسات خود را می پذیرد و مهارتهای لازم را برای اتخاذ تصمیم های مهم زندگی کسب می کند.
بیان مسئله
کودکان و نوجوانان به دلیل تجربه ناکافی وعدم آگاهی از مهارتهای لازم از جمله آسیب پذیرترین قشر از اقشار اجتماعی هستند و به رغم انرژی واستعدادهای بالقوه و سرشار، آنها از چگونگی بکار بردن توانمندیهای خود در مواجهه با مسائل و مشکلات زندگی آگاه نیستند.
آموزش و پرورش بهترین بستر برای ارائه این آگاهی به نوجوانان است. بنظر می رسد آموزش مهارتهای زندگی می تواند توانمندی افراد را برای مقابله موفق با چالشهای زندگی، افزایش دهد. عزت نفس آنها را بالا ببرد و به آنها یاد بدهد که چطور بتوانند خشم خود را مهار نموده و برای برخورد با ناکامیها روش درستی را اتخاذ نمایند دانش آموزان می توانند با استفاده از مهارت حل مساله تصمیمات مهم زندگی را بگیرند ومشکلات خود را درست تحلیل نمایند.
به همین جهت با توجه به اهمیت موضوع، سازمان بهداشت جهانی (WHO) به منظور افزاش سطح بهداشت روانی و پیشگیری از آسیبهای روانی – اجتماعی، برنامهای تحت عنوان آموزش مهارتهای زندگی تدارک دیده و در سال (1993) در یونیسف «صندوق کودکان سازمان ملل متحد» پیشنهاد کرد. از آن سال به بعد، این برنامه در بسیاری از کشورها مورد آزمایش واجرا قرار گرفته است (سازمان بهداشت جهانی، ترجمه نوری قاسم آبادی، محمد خانی،1377). در این ارتباط تحقیقات نشان داده اند که فشارهای ناشی از مسائل روز مره، برای افرادی که دارای عزت نفس بالا هستند و از سیستم حمایتی خوبی برخوردارند کمتر است. بنابراین به نظر می رسد با استفاده از آموزش مهارتهای لازم میتوان حس کنترل درونی را فعال نموده و حالت خود کار آمدی و عزت نفس را تقویت نمود. با آموزش همین مهارت و در نتیجه افزایش سطح عزت نفس و کاهش تاثیرات منفی استرسهای روزمره، می توان به سلامت روان فرد کمک کرد.
کودکان در فرآیند رشد و بالندگی خود، مهارتهای ارتباطی و نحوه مقابله با چالشهای زندگی را یاد می گیرند. این آموزش بصورت الگو برداری از طریق خانواده، مدرسه، جامعه و حتی دوستان، به شکل غیر منظم و اتفاقی فرا گرفته میشود. به نظر می رسد فرزندان خانواده های توانمند (از نظر بکارگیری مهارتهای مقابله ای) در بکارگیری مهارتهای مقابله ای مثبت، موفق ترند و بر عکس فرزندان فاقد و والدین توانمند از این امر محروم میباشند. بدیهی است که نهاد آموزش و پرورش بعنوان یکی از نهادهای زیربنایی جامعه می تواند در این خصوص نقش مهم و ارزنده ای را ایفا نماید. کشورهای توسعه یافته مدتها است در این ارتباط اقدام موثر داشته اند و به دنبال تحقیقات گسترده آموزش مهارتهای زندگی به صورت رسمی و مدون در برنامه ریزی آموزشی آنان گنجانیده شده است. در کشور ایران نیز در سالهای اخیر آموزش مهارتهای زندگی در برخی مدارس به صورت مقدماتی (ضعیف از نظر محتوی) به اجرا درآمده است.
اهمیت و ضرورت پژوهش
با شیوع روز افزون ابتلا به انواع اختلالات روانی در سطح جهان از یک طرف و اهمیت جهانی مفهوم بهداشت روانی از طرف دیگر، روز به روز لزوم انجام تحقیقات گسترده و متنوع و اهمیت و نقش آن در زندگی فردی و اجتماعی آشکارتر می شود. اساس پیشگیری اولیه همانا آموزش است. مطالعات نشانگر این امر است که آموزش مهارت های مقابله ای، سطح بهداشت روانی کودکان و نوجوانان را ارتقاء می بخشد.
سه عامل مرتبط با مصرف مشروبات الکلی و مواد مخدر عبارتند از عزت نفس ضعیف، ناتوانی در بیان احساسات و فقدان مهارتهای ارتباطی، همچنین پژوهش ها نشان دادهاند که بین خود کار آمدی ضعیف و مصرف سیگار و الکل، مصرف مواد مخدر، رفتارهای مخاطره آمیز و ضعف عملکرد شناختی رابطه معناداری وجود دارد. مطالعان نشان داده اند که ارتقا مهارت های مقابلهای و توانایی های روانی اجتماعی در بهبود زندگی بسیار موثر است. توانایی های روانی- اجتماعی عبارتند از آن گروه توانایی هایی که فرد را برای مقابله موثر و پرداختن به کشمکش ها و موقعیت های زندگی یاری می کنند. این تواناییها فرد را قادر می سازند تا در رابطه با سایر انسانها، جامعه و فرهنگ مثبت و سازگارانه عمل کند و سلامت روانی فرد را تأمین میکنند.(کلینکه، ترجمه محمدخانی،1380)
براساس تحیقیات مهمترین و موثرترین دوره سنی جهت آموزش پیشگیرانه دوره نوجوانی است، لذا با توجه به مطالب فوق و اهمیت و نقش ارزنده آموزش مهارتهای زندگی بر عزت نفس افراد بخصوص نوجوانان و با توجه به تاثیر مثبت برنامه های پیشگیرانه در مدارس، پژوهش حاضر به بررسی تاثیر آموزش مهارت های زندگی، بر عزت نفس، سازگاری اجتماعی، پیشرفت تحصیلی، اضطراب حالت و اضطراب صفت دانش آموزان سال اول دوری دبیرستان می پردازد. و همچنین رابطه اشتغال پدران، سطح تحصیلات والدین و ترتیب تولد دانش آموزان با عزت نفس، سازگاری اجتماعی، پیشرفت تحصیلی، اضطراب حالت و اضطراب صفت آنها نیز در این پژوهش مورد بررسی قرار می گیرند.
اهداف تحقیق
هدف کلی این تحقیق، گردآوری اطلاعات در مورد اثرات آموزش مهارتهای زندگی بر عزت نفس و وضعیت رفتاری نوجوانان است. همچنین نشان دادن درستی این نظریه است که استفاده از آموزش مهارتهای زندگی سبب پرورش مهارتهای روانی، اجتماعی و رفتاری می گردد، زیرا افراد بالغ برای حضور در صحنه روابط بین فردی، مدرسه، محل کار و به طور کلی اجتماع به این مهارتها نیاز دارند.
شامل 176 صفحه فایل word قابل ویرایش
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه41
فهرست مطالب
عزت نفس بالا و پایین 3
نحقیقات انجام شده در ایران 4
نحقیقات انحام شده در خارج ازایران 5
گوش دادن فعال موجب عزت نفس می شود 8
عزت نفس فردی و عرت نفس جمعی 9
چگونه عزت نفس بر زندگی روزانه اثر می گذارد 9
معنای عزت نفس 11
خانواده های قدرت طلب 13
ابعاد عزت نفس 14
نقش خانواده در شکل گیری عزتنفس 15
عوامل مؤثر در رشد عزت نفس 19
زمینه های عزت نفس 2
مقدمه:
بررسی و مطالعه دقیق مبانی نظری و تئوریکی هر موضوع تحقیق به محقق اجازه میدهد که با دیدی روشن و بدون ابهام و کنترل متغیرهای مختلف که ممکن است به پدیده یا پدیدههای مورد تحقیق تأثیرگذار باشد اقدام کرده و به نتایجی که بدانها دست مییابد. اطمینان و اعتماد بیشتری داشته باشد..
الف: پیشینه نظری تحقیق
عزت نفس برای روانشناسان مهمترین موضوع از جنبه نظر فردی، اجتماعی و روان شناختی است. موضوع عزت نفس سالهاست که ذهن روانشناسان را مشغول کرده است یکی از این روانشناسان «آلفرد آدلر» میباشد وی از سه منبع عمده که عزت نفس را کاهش میدهد که عبارتند از:
1- حقارت عضوی: با پدید آمدن نقص جسمانی و احساس کهتری حاصل از آن عزت نفس تحت تأثیر قرار میگیرد. آدلر با گسترش این مفهوم اصطلاح عقده حقارت در رابطه با احساس ضعف و بیکفایتی که هر کس با آن زاده میشود و باید بر آن تسلط یابد را عنوان مینماید.
2- احساس حقارت: تجربه و پیامد این حقارت که دربردارنده احساس اتکایی و انتظار حمایت دیگران یا برعکس نوعی پرخاشگری را به همراه دارد.
3- نازپروردگی: به نظر آدلر کودکان نازپرورده، نیز دستخوش احساس کهتری میباشند و مستبد و خودرأی میباشند، از نظر اجتماعی پرورش نایافتهاند و از بلوغ لازم روانی برخوردار نیستند .
به نظر آدلر، محیط عامل اصلی در احساس کهتری میشود. که محیط خانوادگی از مهمترین محیطهایی است که شخصیت کودک در آن شکل میگیرد و تأثیر زیادی در میزان عزت نفس کودکان دارد. در این محیط پدر و مادر در رأس قرار میگیرند که در صورت عدم رفتار صحیح و اعمال رفتار مستبدانه کودک از عزت نفس مناسب و بالایی برخوردار نخواهد شد.
در واقع هر چه میزان ارتباطات و تعاملات کودک با والدینش بیشتر و صمیمانهتر باشد، به آسانی شیوههای کنترل رفتار خود را فرامیگیرد و از سویی دیگر پذیرفته شده در بین همسالان و ارتباطات اجتماعی مداوم موجب عزت نفس مثبت میگردد [1]عدم نشان دادن محبت و مورد تأیید قرار ندادن حرفهایی که باید والدین آنها را قبول کند، احساس ضعف و ناتوانی و کمبود عزت نفس را در وجود آنها میگذراند، که این کار خود باعث میشود که نوجوان به سمت بزهکاری گرایش پیدا کند.
عزت نفس بالا و عزت نفس پایین عزت نفس بالا به عنوان یک دیدگاه سالم از خود مورد بررسی قرار گرفته است. بطور واقعگرایانه
[1] سیاسی ،علی اکبر،روانشناسی نوجوامان،(تهران:دفتر نشر فرهنگ اسلانی تابسان ،1376)ص.135.
عزت نفس، عزت نفس و عزت نفس
چه پیامدهای خوشایندی برای ما اتفاق می افتاد اگر عزت نفس بالایی داشتیم چه دستاوردهایی باورنکردنی در زندگی کسب می کردیم اگر فقط عزت نفس خوبی داشتیم واقعا چه احساس خوبی راجع به خودمان داشتیم اگر خودمان را قلبا دوست داشتیم چه روابط عالی با انسان ها می توانستیم برقرار کنیم اگر فقط و فقط عزت نفس مان را به میزان قابل توجهی ارتقا می دادیم و یا بهتر است بگوییم چه معجزات خارق العاده در زندگی شخصی مان اتفاق می افتاد اگر می توانستیم فقط عزت نفس خوبی داشته باشیم.
احترام، شادی، ثروت، عشق و هر چه خوبی در دنیااست نصیب کسی می شود که خود را قلبا لایق آن بداند و این همان چیزی است که آن را عزت نفس می نامیم شخصی که عزت نفس بالایی دارد خود را لایق بهترین ها می داند از این رو و کیفیت زندگی بسیار بالاتری را تجربه می کند و این پتانسیل در او وجود دارد تا بتواند رویاها و آرزوهای خود را دنبال کند و با انرژی و انگیزه ای که در اختیار دارد اهداف را یکی پس از دیگری بدست می آورد.
این فایل صوتی که در آن از امواج صوتی بینورال به همراه عبارات تاکیدی افزایش عزت نفس استفاده شده با برنامه ریزی ذهن ناهوشیار یا ضمیرناخودآگاه باعث می شود عزت نفس شما در زمانی کوتاه به مفدار قابل توجهی ارتقا یافته و با ادامه گوش دادن روزانه به آن شما دارای عزت نفسی فوق العاده عالی خواهید بود که تاثیر بسیار خوبی بر روی احساس، افکار، باورها، روابط، شادی و دستاورد های شما خواهد داشت تنها کاری که نیاز به انجام آن دارید گوش دادن روزانه به این فایل صوتی است. برای نتیجه گیری بهتر هر شب آخرین کاری که قیل از خواب انجام می دهید و همینطور هر صبح اولین کاری که بعد از برخواستن از خواب انجام میدهید باید گوش دادن به این فایل صوتی باشد در طول روز هم می توانید چندین مرتبه در زمانهای مناسب این فایل را گوش کنید تا با افزایش عزت نفس دنیایی جدید در درون و بیرون خود تجربه نمایید.
یکی از طبیعی ترین گروههایی که می تواند نیازهای انسان را ارضا کند خانواده است. وظیفه خانواده مراقبت از فرزندان و تربیت آن ها، برقراری ارتباطات سالم اعضا با هم و کمک به، استقلال کودکان است، حتی اگر کودک کم توان ذهنی1، نابینا2 ، یا ناشنوا 3باشد. کم توان ذهنی یک وضعیت و حالت خاص ذهنی است که در اثر شرایط مختلف قبل از تولد و یا پس از تولد کودک پدید می آید.تولد و حضور کودکی با کم توانی ذهنی در هر خانواده ای می تواند رویدادی نامطلوب و چالش زا تلقی شود که احتمالا تنیدگی، سرخوردگی، احساس غم و نومیدی را به دنبال خواهد داشت. شواهد متعدد حاکی از آن است که والدین کودکان دارای مشکلات هوشی، به احتمال بیشتری با مشکلات اجتماعی، اقتصادی و هیجانی که غالبا ماهیت محدود کننده، مخرب و فراگیر دارند، مواجه می شوند. در چنین موقعیتی گر چه همه اعضای خانواده و کارکرد آن، آسیب می بیند فرض بر این است که مشکلات مربوط به مراقبت از فرزند مشکل دار، والدین، به ویژه مادر را در معرض خطر ابتلا به مشکلات مربوط به سلامت روانی قرار می دهد بررسیها نشان داده اند که والدین دارای فرزند کم توان ذهنی، در مقایسه باوالدین کودکان عادی، سطح سلامت عمومی پایین تر و اضطراب بیشتر احساس شرم و خجالت بیشتر و سطح بهزیستی روانشناختی پایین تری دارند (میکائیلی ،1388).
در سالهای اخیر در کشور ایران مانند سایر کشور های جهان علاقه بخصوص مهم از طرف مقامات دولتی و هم از جانب مردم به امر بهداشت روانی نشان داده شده است و اثرات آن در بهبود و اوضاع بیمارستانهای روانی و به کاربردن روشهای صحیح در پیشگیری مشاهده می گردد. عدم سازش وجود اختلالات رفتار در جوامع انسانی بسیار مشهور و فراوان است و در هرطبقه و صنفی و در هر گروه و جمعی اشخاص نامتعادل وجود دارند.هر شخص ممکن است گرفتار ناراحتی روانی شود خود به خود کافی نیست زیرا که بهداشت فقط منحصر به تشریح علل اختلالات رفتار نبوده بلکه هدف اصلی آن پیشگیری ا ز وقوع ناراحتی ها می باشد. پیشگیری عبارت است از به وجود آمده عاملی که مکمل زندگی سالم و نرمال باشد و نیز درمان اختلالات جزیی رفتار به منظور جلوگیری از وقوع بیماریهای شدید روانی است. یکی از شرایط اصولی بهداشت اصولی بهداشت روانی این است که شخص به خود احترام بگذارد و خود را دوست بدارد(شاملو، 1376).
در طول یک قرن گذشته بسیاری از روانشناسان اتفاق نظر دارند که انسان نیازمند به عزت نفس است. در ادبیات روانشناختی مطالب مفصلی درباره عزت نفس وجود دارد و تا امروز تحقیقات و مطالعات زیادی درباره عزت نفس و ارتباط آن با متغیرهای متعدد دیگر انجام گرفته است که بیشتر تحقیقات این مطلب مهم و اساسی را تایید می کنند که عزت نفس بالا از عوامل مثبت و موثر در بهداشت روانی و عزت نفس پایین از عوامل مستعد کننده ناراحتی های روانی می باشد. عزت نفس عبارت است: از احساس ارزشمند بودن، این حس از مجموع افکار احساسات، عواطف و تجربیاتمان در طول زندگی ناشی می شود. همه افراد، صرف نظر از سن، جنسیت، زمینه فرهنگی، جهت و نوع کاری که در زندگی دارند، نیازمند عزت نفس هستند. افرادی که احساس خوبی نسبت به خود دارند، معمولاً احساس خوبی نیز به زندگی دارند.آنها می توانند با اطمینان، مشکلات مواجه شوند و از عهده آنها بر آیند(کلمز 1375).
کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر به گروهی از کم توانان-ذهنی اطلاق می شود که دارای بهره هوشی 50 تا75 هستند و از نظر سنی در محدوده 6-12 در قرار دارند. در پژوهش حاضر منظور از کم توان ذهنی آموزش پذیر کسی است که براساس تشخیص کارشناسان سنجش آموزش و پرورش در آموزشگاههای استثنایی مشغول به تحصیل هستند. همچنین والدین دارای کودکان کم توان ذهنی از جمله گروههای مورد بررسی در مطالعه حاضر هستند. در پژوهش حاضر کودک عادی به کودکی گفته می شود که مشکل کم توان ذهنی یا نابینایی و ناشنوایی ندارد و دچاراختلالات یادگیری نیست و از نظر روانی مشکل خاصی ندارد. کودک استثنایی و والدین نه تنها بر یکدیگر تاثیر متقابل دارند بلکه سایر اعضای نظام خانواده یعنی دیگر فرزندان را تحت تاثیر قرار می دهند. وجود کودک استثنایی اغلب ضایعات جبران ناپذیری را بر پیکر خانواده وارد می کند. میزان آسیب پذیری خانواده در مقابل ضایعه گاه به حدی است که وضعیت سلامت روانی خانواده دچار آسیب شدیدی می شود. در تعریف سلامت روانی باید این نکته را در نظر داشت که هر انسانی که بتواند با مسائل عمیق خود کنار بیاید، باید با خود و دیگران سازش یابد و در برابر تعارض های اجتناب ناپذیر درونی خود دچار استیصال نشود و خود را به وسیله جامعه طرد نسازد فردی است دارای سلامت روانی(نریمانی و همکاران،1386).
تقریباً 60 سال پیش سازمان بهداشت جهانی سلامت را به عنوان حالتی از بهزیستی کامل جسمی، ذهنی و اجتماعی و نه صرفاً بیمار نبودن تعریف کرد(سازمان بهداشت جهانی،2001 و 2004). جاهودا(1958) از نداشتن بیمار روانی به عنوان معیار سلامت روانی انتقاد و به جای آن معیارهای چندگانه را برای سلامت روانی ارائه کرد. متاسفانه تا مدتها پیشرفت قابل ملاحظه ای در کاربرد این دیدگاههای در قلمروهای علمی و عملی مشاهده نشد. سلامت یک مفهوم چند بعدی است که علاوه بر بیمار و ناتوان نبودن، احساس شادکامی و بهزیستی1را نیز در بر می گیرد. اغلب روانپزشکان، روان شناسان و محققان بهداشت روانی جنبه های مثبت سلامت را نادیده می گیرند. تلاش هایی که در جهت گذر از الگوهای سنتی سلامتی صورت گرفته گر چه زمینه لازم را برای تلقی سلامت به عنوان حالتی از بهزیستی(نه صرفا نبود بیماری) فراهم ساخته ولی کافی نیست.
فصل اول کلیات تحقیق
مقدمه10
بیان مسئله14
اهمیت و ضرورت پژوهش18
اهداف پژوهش 21
تعاریف مفهومی و عملیاتی واژه ها و متغیرها 22
فصل دوم ادبیات و پیشنیه تحقیق
مبانی نظری و یافته های پژوهشی 26
عزت نفس در قرآن مجید 28
عزت نفس کلی 29
عزت نفس اجتماعی 30
عزت نفس تحصیلی 30
مولفه های عزت نفس 30
ماهیت عزت نفس 31
نظریات مرتبط با عزت نفس 32
سلامت روان 36
تعریف سلامت روانی 38
تعریف بهداشت روانی در فرهنگهای مختلف 40
اصول بهداشت روانی 42
خصوصیات افراد دارای سلامت روانی 43
عوامل موثر درتامین سلامت روانی 46
نقش خانواده درتامین سلامت روانی 46
نظریات مرتبط با سلامت روانی 46
بهزیستی روانشناختی 52
عقب ماندگی ذهنی 57
عقب ماندگی ذهنی آموزش پذیر 57
ویژگیهای کودک استثنایی 57
نیازهای والدین کودکان استثنایی 58
احساسات والدین کودکان استثنایی 58
پژوهشهای انجام شده در ارتباط با موضوع 60
فصل سوم فرایند پژوهش
روش پژوهش 81
جامعه آماری 81
نمونه و روش نمونه گیری 81
ابزار پژوهش 81
پرسشنامه بهزیستی روانشناختی 81
پرسشنامه عزت نفس 83
پرسشنامه سلامت روانی 87
روشهای تجزیه و تحلیل داده ها 87
فصل چهارم یافته ها وتجزیه تحلیل آماری
تجزیه و تحلیل داده ها 89
بررسی جمعیت شناختی آزمودنیها 89
بررسی حجم نمونه به تفکیک محل سکونت 89
بررسی حجم نمونه به تفکیک سن 90
بررسی حجم نمونه به تفکیک میزان تحصیلات 91
بررسی حجم نمونه به تفکیک نوع شغل 92
بررسی حجم نمونه به تفکیک میزان درآمد 93
بررسی متغیرهای اصلی فرضیات تحقیق 94
فرضیه اول 98
فرضیه دوم 103
فرضیه سوم 104
فرضیه چهارم 105
فرضیه پنجم 106
فرضیه ششم 107
بررسی سوالات 110
فصل پنجم نتیجه گیری
خلاصه یافته های پژوهش 124
بحث و نتیجه گیری 125
محدودیت های تحقیق 129
پیشنهادهای تحقیق 130
فهرست منابع و ماخذ 131
ضمائم 135
شامل 140 صفحه فایل word