لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:25
تفاوت عمده ی فرهنگ جدید غربی و فرهنگ اسلامی ، در تعریف " انسان" منعکس می شود. اگر انسان برحسب فرهنگ غرب ، موجود است که معنویت رع و ور بنای زندگی مادی اوست ، در فرهنگ اسلامی موجود است که معنویت ، کمال مطلوب و غایت و نهایت زندگی اوست نکته مهم این است که در اسلامی معنویت و روحانیت به هیچ روی در مقابل مادیت و جسمانیت قرار نگرفته است. دین برای آن نیامده است تا مارا از جسم یک سمره غافل سازد و از دنیا جدا کند بلکه برای آن است که به ما " اندازه" بیامزد تا بتوانیم با حفظ اعتدال ، از فراط و تفریط مصون بمانیم و مثلا چنان نباشیم که خود را تن بنگاریم و جز به بهره وری از جسم به هیچ چیز نیندیشیم . در چنین بینشی دیگر تن ، تنها بخش وجود انسان نیست و خوشبخت شدن نیز ، تمتع محدود جسمانی میان تولد تا مرگ نیست . انسان راه درازی در پیش دارد که مرگ یکی از گذرگاه های آن است . او رو به سوی خدا دارد که کمال مطلق و سرچشمه ی همه ی خوبی ها و ارزش هاست . او خود را شریف تر از آن می داند که به جسمش شناخته شود و وظیفه خود را خطیر تر از آن میبیند که تنها به بدن نمایی و آرایش جسم بپردازد انسان در همه ی بینش های معنوی و از جمله در اسلام ، برای آن لباس به تن نمی کند که تن را عرضه کند ، بلکه لباس می پوشد تا خود را بپوشد . لباس برای یک حریم است ، به منزله ی دیوار دژی است که تن را از دستبرد محفوظ می دارد و کرامت او را حفظ می کند . لباس پوست دوم انسان نیست خانه اوست انسان اسلام ، کمال خود را به خدای خویش می فروشد . لباس انسان پرچم کشور وجود اوست ، پرچمی است که او بر سر در خانه ی وجود خود نصب کرده است با آن علام می کند که از کدام فرهنگ تبعیت می کند . هم چنان هر ملتی که با وفاداری و احترام به پرچم خود اعتقادش را به هویت ملی و سیاسی خود را از نمی کند . هر انسان نیز ، مادام که به یک سلسله ارزش ها معتقد باشد ، لباس متناوب با آن ارزشها را از تن به در نخواهد کرد. شگفت است که هر گاه صحبت پوشش و سادگی اسلامی به میان می آید ، مخالفان می گویند شما می خواهید زن را از حضور فعال در جامعه محروم کنید و او را در خانه محبوس می سازید شما شخصیت زن را جدی نگرفته اید و نیمی از جمعیت کشور را از صحنه ی کار اجتماعی بیرون رانده اید . در پاسخ باید گفت : اتفاقا چون در تفکر اسلامی ، زن باید به عنوان یک انسان به صورتی بسیار جدی وارد اجتماع شود لازم است دست از تجمل و خود نمایی بردارد . لازمه ی اجتماعی بودن این است که فرد کمتر خود بپردازد و خود را هم چون قطره ای در دریا ی جامعه غرق کند . لازمه ی وارد اجتماع شدن این است که "من" مشخص و انگشت نما بسازد ، معلوم نمی شود او نمی خواهد به اجتماع بپیوندد.
فهرست مطالب
تاریخچه ی حجاب _ علت پیدا شدن حجاب _ بالابردن ارزش_ واژه ی حجاب_ فلسفه ی پوشش در اسلام _ آرامش روانی _ استحکام پیوند خانوادگی استواری اجتماع _ ارزش و احترام زن_ ایرادها وشاکالها_ حجاب و منطق _ حجاب و اصل آزادگی _ رکود فعالیتها_ گل پاک پرسش نامه_ نمودار و جدول مربوط به پرسش نامه_ نتیجه ی تحقیق _ منابع و ماخذ
« مقدمه »
امام علی (ع) نقل است که: " گرد ماه وجودش حلقه زده بودیم ، من بودم و دیگر یاران او، دوست داشتیم او بگوید و ما گوش کنیم ولی مثل بعضی وقتها دیگر از ما پرسید: هر کسی چیزی گفت ، ولی هیچ یک از ما پاسخ ها را نپسندید. با خود گفتم پاسخ را باید از فاطمه بشونم . نزد همسرم فاطمه آمدم . فاطمه جان! چدرت ، رسول خدا، از ما سوالی پرسید کسی نتوانست پاسخ دهد." چه چیزی را برای زن بهترین است؟" علی جان! "بهترین چیز برای زن آن است که مرد ( نامحرمی ) را نبیند ومرد (نامحرمی) نیز او را نبیند." چون پاسخ فاطمه را به پیامبر گفت، پیامبر پاسخ اورا پذیرفت و از صمیم جان فرمود: پاسخ فاطمه صحیح است ، او پاره تن من است!" منطق فاطمه این است ، گوهری گرانبها و فرشته ای آسمانی است که هر چه پوشیده تر و محجوب تر باشد نزد خدا محبوبتر است و این با فطرت او کاملا سازگار است. منطق فاطمه این است که خود آرایی و خود نمایی زن نباید در برابر چشم نامحرم باشد ، خداوند این پند را به زن داده است تا قلب شوهرش را فتح کند و چنان قلب او را پر کند که به زنهای دیگر هیچ اعتنا نکند و طمع وصال آنان را در سر نپروراند . کسانی که افسار شهوت و هوس را رها کرده اند و تن به لذت حیوانی داده و غرق در دنیا گشته اند . فرهنگ زندگی آنها چیز دیگری است: " خودآرایی ، خودنما مو چشم و در یک کلمه آزادی حیوانی" آنان شخصیت زن را در اینها می دانند. از نگاه آنان زنی که با مدرن ترین آرایشها و زیباترین لباس ها خود می آراید و با دل رباترین شیوه ها در جامعه جلوه گری می کند و چشمانش به دنبال خواسته های نفسانی اش می چرخد ، زنی با فرهنگ ، امروزی ، مترقی و خوشبخت است ولی واقعیت چیز دیگری است:
" مهار حرص و هوس را اگر رها کردی مدام در هوس و دوام در دردی"
تحقیق درمورد حجاب