ژیکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

ژیکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق درمورد فلسفه تعلیم و تربیت در جهان امروز

اختصاصی از ژیکو تحقیق درمورد فلسفه تعلیم و تربیت در جهان امروز دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق درمورد فلسفه تعلیم و تربیت در جهان امروز


تحقیق درمورد فلسفه تعلیم و تربیت در جهان امروز

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 22

 

فلسفه تعلیم و تربیت در جهان امروز

چکیده

فلسفة تعلیم و تربیت درجایگاه یکی از فلسفه‌های مضاف، از دو زاویه قابل بررسی و مطالعه است: 1. دیدگاه‌های فیلسوفان دربارة تعلیم و تربیت؛ 2. رشتة دانشگاهی. فلسفة تعلیم و تربیت از نگاه اول، تاریخی به قدمت اندیشه‌ورزی و نظریه پردازی فیلسوفان شرق و غرب عالم در باب تربیت دارد؛ اما از نگاه دوم حدود یک قرن از عمرش سپری می‌شود. از فلسفة تعلیم و تربیت، بسته به نوع دید و مبانی فلسفی متناسب با آن، مفاهیم و تعاریف گوناگونی ارائه شده است: استنتاج آرای تربیتی از مبانی فلسفی، کاربرد فلسفه در تعلیم و تربیت، نظریة عمومی تعلیم و تربیت، تحلیل و پردازش مفاهیم و گزاره‌های تربیتی و مانند آن. نگارندة این مقاله، فلسفة تعلیم و تربیت را تبیین و اثبات مبادی تصوری و تصدیقی تعلیم و تربیت تلقی می‌کند و در سه سطح پیش استنتاجی یا باز یافت، استنتاجی یا کشف، و فرا استنتاجی یا خلق به بررسی فلسفة تعلیم و تربیت می‌پردازد. طراحی و اجرای تدابیر و راهکارهایی در سه سطح بازیافت، کشف و خلق، از شرایط اساسی پی‌ریزی فلسفة تعلیم و تربیت اسلامی است.

رشتة فلسفة تعلیم و تربیت، تحولات و تطوراتی را پشت سر نهاده که در دو مرحله قابل تشخیص و بررسی است؛ مرحله رویکرد ایسم‌ها و مرحله رویکرد تحلیلی. فلسفة تعلیم و تربیت در حال حاضر در مرحلة پساتحلیلی و مشتمل بر رویکرد‌ها و دیدگاه‌های متنوعی در جهان غرب است. واژگان کلیدی: فلسفة تعلیم و تربیت، مفهوم فلسفة تعلیم وتربیت، تحولات فلسفة تعلیم و تربیت. مقدمه فلسفة تعلیم و تربیت (philosophy of education) به منزلة یکی از حوزه‌های معرفت بشری، از دو دیدگاه قابل مطالعه و بررسی است: 1. دیدگاه‌های فیلسوفان دربارة تعلیم وتربیت؛ 2. رشته دانشگاهی. فلسفة تعلیم و تربیت از دیدگاه اول، یک حوزة معرفتی دیرپا و کلاسیک است که تاریخی به قدمت تاریخ تأملات فیلسوفان در باب تعلیم و تربیت دارد. میان فیلسوفان غربی، افلاطون، نخستین فیلسوفی است که در کتاب معروف خویش، جمهوری (Republic) به این گونه تأملات پرداخته، دیدگاه تربیتی به نسبت جامعی را عرضه داشته‌ است. پس از افلاطون می‌توان از فیلسوفان دیگری همچون ارسطو، ابن‌سینا، خواجه نصیر طوسی، آگوستین، آکوئیناس، بیکن، دکارت، لاک، روسو و کانت نام برد که در این حوزه کار کرده‌اند. در باره فلسفة تعلیم و تربیت، به معنای تأملات و تفکرات فیلسوفان دربارة تعلیم و تربیت، سه نکته مهم قابل ذکر است: اولاً همة فیلسوفان، به معنای دقیق کلمه، تأملات تربیتی نداشته‌اند. به بیان روشن‌تر، برخی از آنان، آرا و اندیشه‌های تربیتی خود را آشکارا بیان کرده و برخی چنین نکرده‌اند. افلاطون، کانت و ابن سینا از فیلسوفانی هستند که در گروه اول جای می‌گیرند، و بکین و دکارت و صدرالدین شیرازی از فیلسوفانی که در گروه دوم قرار دارند. ثانیاً فلسفة تعلیم و تربیت، در گروه دوم، به صورت استنتاج مدلول‌های تربیتی از اندیشه‌های فلسفی در می‌آید. این صورت دوم از دیدگاه اول فلسفة تعلیم و تربیت را برخی از فیلسوفان تربیتی، با عناوینی چون "فلسفه و تعلیم و تربیت" (Smith , 1965 , P. 52)، "رویکرد مواضع فلسفی" (Chambliss , 1996 , P. 471) یا "رویکرد دلالت‌ها" (Ibid) معرفی کرده‌اند. فیلیپ اسمیت در فصل سوم از کتاب فلسفة آموزش و پرورش می‌نویسد: این نظریه که فلسفه و تعلیم و تربیت با یک‌دیگر ارتباط عمیقی دارند، به‌‌یقین‌ نظریة جدیدی نیست. ... از آن‌جا که فلسفه، به‌طور سنتی، چیستی واقعیت، معرفت و ارزش را بررسی کرده است، روابط آشکاری با تعلیم و تربیت دارد ... (Smith , Idib , P. 53). آنگاه به مسأله "استنتاج" (derivation) اشاره می‌کند: هنگامی که روابط بین فلسفه و تعلیم و تربیت مورد تأکید قرار می‌گیرد، برخی تصور می‌کنند که یک فلسفة تربیتی معین از یک فلسفة معین استنتاج می‌شود (Ibid). کامبلیس هم در این زمینه چنین اظهار نظر می‌کند: از دهة 1930 و در ادامه تا سال‌های 1940 و 1950، یک راه برای مرتبط ساختن فلسفه و تعلیم و تربیت این اندیشه بود که فلسفه، یک مبنا یا مطالعة اساسی است که فلسفة تعلیم و تربیت از آن استنتاج می‌شود ((Chambliss ,Ibid ,P. 471 ثالثاً فیلسوفانی که در گروه اول قرار دارند نیز به دو دسته تقسیم می‌شوند: دستة اول، فیلسوفانی هستند که تأملات تربیتی فلسفی داشته‌اند، و دستة دوم، فیلسوفانی که تأملات تربیتی غیرفلسفی داشته‌اند. افلاطون، آکوئیناس و کانت در دستة اول، ولاک، هگل و راسل دردستة دوم قرار دارند. رابین بارو (Barrow , 1994) در این زمینه سخن جالبی دارد: [برخی‌] فیلسوفان نیز به شیوه‌ای غیرفلسفی دربارة تعلیم و تربیت چیزهایی نوشته‌اند. "لاک، هگل و راسل از جمله فیلسوفان معروفی هستند که این‌گونه عمل کرده‌اند. کتاب لاک به نام اندیشه‌هایی در باب تعلیم و تربیت" (1963) صرفاً به مقداری اندک به آثار فلسفی‌اش مبتنی است. استنتاج‌های وی دربارة اولویت‌های تربیتی یک اشراف‌زادة زمین‌دار نمی‌تواند نتیجة منطقی نظریات معرفت‌شناختی و وجودشناختی‌اش باشد (P. 4451). فلسفة تعلیم و تربیت از دیدگاه دوم، یعنی رشتة دانشگاهی، حوزة معرفتی نوپایی است که حدود یک قرن از عمر آن سپری می‌شود. بسیاری از متخصصان و کارشناسان، سرآغاز ظهور و پیدایی این رشته را قرن بیستم و به‌طور مشخص، سال 1935، یعنی سال تأسیس انجمن جان دیویی (JDA) در امریکا می‌دانند. کامینسکی (1988) در این باره می‌نویسد: فلسفة تعلیم و تربیت، کاری مربوط به قرن بیستم است. انضمام فلسفه به پرسش‌های ناشی از عمل آموزش و پرورش مدرسه‌ای، موضوع جدیدی است. تاریخچة این رشته، فقط به اندازة سازمان‌های معاصرش قدمت دارد؛ حتی اگر برای این رشته، مقدور باشد که سودمندانه به آثار افلاطون و ارسطو استناد ورزد. مطالعة منظم فلسفة تعلیم و تربیت در ایلات متحده از سال 1935 آغاز شد (P.14). به هر روی، قرن بیستم، چه به لحاظ تأسیس و راه‌انداز‌ی رشتة فلسفة تعلیم و تربیت در سطوح کارشناسی ارشد و دکترا و در نتیجه، پرورش نیرو‌های متخصص در این قلمرو مستقل معرفتی، و چه به لحاظ انجام تحقیقات و مطالعات منظم و سازمان یافته در ارتباط با موضوعات و مسائل خاص این رشته، و چه به لحاظ تشکیل انجمن‌های حرفه‌ای فلسفة تعلیم و تریبت، از قبیل انجمن فلسفة تعلیم و تربیت امریکا (1941)، انجمن فلسفة تعلیم و تربیت بریتانیای کبیر (1965)، انجمن فلسفة تعلیم و تربیت استرالازیا (1970) و مانند


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد فلسفه تعلیم و تربیت در جهان امروز

تحقیق در مورد ماهواره

اختصاصی از ژیکو تحقیق در مورد ماهواره دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 7

 

همین امروز و فردا

ماهواره ها نزدیک تر می شوند ، آدم ها دورتر

همه‌چیز از سال‌ 1844 شروع‌ شد؛ وقتی‌ ساموئل‌ مورس‌ با تق‌تق‌ دستگاه‌ کوچکی‌ که‌ بعدها تلگراف‌ نامیده‌ شد این‌ پیغام‌ را فرستاد: .خداوند، چه‌ها که‌ نیافریده‌ است.! مورس‌ در اصل‌ یک‌ نقاش‌ بود و در سفری‌ به‌ نیویورک‌ تازه‌ با برق‌ آشنا شده‌ بود. او در راه‌ بازگشت‌ طرح‌ سادهِ اختراعی‌ را که‌ به‌ ذهنش‌ رسیده‌ بود بر روی‌ کاغذهای‌ طراحی‌ کشید و به‌ محض‌ رسیدن‌ در مدت‌ کوتاهی‌ آن‌ را ساخت.سی‌ و دو سال‌ بعد تلفن‌ اختراع‌ شد و 14 سال‌ بعد از آن‌ شصت‌ هزار نفر در آمریکا دارای‌ گوشی‌ تلفن‌ بودند. حالا، دیگر تنها این‌ راه‌ها نبودند که‌ شهرها را به‌ یکدیگر متصل‌ می‌کردند و این‌ موضوع‌ را از سیم‌های‌ طولانی‌ بین‌ شهرها می‌شد فهمید. اختراع‌ رادیو (1917) و تلویزیون‌ (1930) مجموعهِ اختراعاتی‌ را که‌ به‌ ارتباطات‌ مربوط‌ می‌شد کامل‌تر کرد.در اواسط‌ دههِ 40، یعنی‌ کم‌تر از 10 سال‌ بعد از راه‌اندازی‌ نخستین‌ ایستگاه‌ تلویزیونی‌ نیمی‌ از مردم‌ آمریکا در خانه‌هایشان‌ دستگاه‌ تلویزیون‌ داشتند. کم‌کم‌ در اکثر مناطق‌ پرجمعیت‌ دکل‌های‌ بزرگ‌ تلویزیونی‌ کار گذاشته‌ شد. آنتن‌های‌ بزرگ‌ و کوچک‌ منظرهِ پشت‌بام‌ها را عوض‌ کرد. روزبه‌روز دکل‌های‌ بیش‌تری‌ کاشته‌ می‌شد، مناطق‌ بیش‌تری‌ زیر پوشش‌ امواج‌ تلویزیونی‌ می‌رفت. دیگر تلویزیون‌ تبدیل‌ به‌ یکی‌ از نیازهای‌ اصلی‌ خانواده‌ها شده‌ بود. با وجود این‌ گسترش‌ سریع، باز هم‌ جاهای‌ بسیاری، به‌ دلیل‌ دوری‌ از دکل‌های‌ بزرگ‌ فرستنده‌ قادر به‌ دریافت‌ امواج‌ تلویزیونی‌ نبودند. برای‌ رفع‌ این‌ مشکل‌ لازم‌ بود دکل‌های‌ زیادی‌ در مناطق‌ دوردست‌ نصب‌ شود. جنگل‌های‌ انبوه، کویرهای‌ پهناور، کوه‌های‌ بلند و... همگی‌ موانع‌ طبیعی‌ بزرگی‌ بودند که‌ جلوی‌ فراگیرتر شدن‌ تلویزیون‌ و هر وسیلهِ ارتباطی‌ دیگر را می‌گرفتند. باید راه‌ حلی‌ آسان‌تر برای‌ حل‌ این‌ مشکل‌ پیدا می‌شد و استفاده‌ از ماهوارهِ مخابراتی‌ همان‌ راه‌ حل‌ بود. اختراع‌ ماهواره‌ایدهِ اولیهِ ماهوارهِ مخابراتی‌ را آرتور سی‌ کلارک‌ -نویسندهِ مشهور داستان‌های‌ علمی‌ تخیلی- ارائه‌ کرد. هرچه‌ در ارتفاع‌ بلندتری‌ بایستید، فضای‌ قابل‌ دیدتان‌ بیش‌تر می‌شود. این‌ امر در مورد یک‌ دکل‌ مخابراتی‌ نیز صادق‌ است. هر چه‌ ارتفاع‌ دکل‌ بیش‌تر باشد، از نوک‌ آن‌ فضای‌ بیش‌تری‌ دیده‌ خواهد شد. دکل‌ها را می‌شود تا جایی‌ بلند کرد، که‌ تنها با 3 دکل‌ تمامی‌ سطح‌ زمین‌ پوشش‌ داده‌ شود. حتماً فکر می‌کنید ساخت‌ چنین‌ دکل‌هایی‌ غیرممکن‌ است. دانشمندان‌ آن‌ زمان‌ هم، همین‌ فکر را کردند ولی‌ ایدهِ کلارک‌ دقیقاً مربوط‌ به‌ همین‌ قسمت‌ ماجرا بود. در واقع‌ لازم‌ نیست‌ چنین‌ دکل‌هایی‌ ساخته‌ شود. کافی‌ است‌ نوک‌ دکل‌ را که‌ تجهیزات‌ مخابراتی‌ در آن‌ است، درون‌ یک‌ ماهواره‌ گذاشت‌ و ماهواره‌ را در نقطه‌ای‌ که‌ قرار بود نوک‌ دکل‌ باشد قرار داد. پیش‌نهاد آرتور سی‌ کلارک‌ چیز دیگری‌ هم‌ داشت: می‌دانیم‌ که‌ سرعت‌ گردش‌ یک‌ ماهواره‌ به‌ ارتفاعش‌ بستگی‌ دارد ارتفاعی‌ که‌ باید این‌ ماهواره‌ها در آن‌ قرار بگیرند، همان‌ ارتفاعی‌ است‌ که‌ سرعت‌ حرکت‌ ماهواره‌ در آن‌ با سرعت‌ حرکت‌ زمین‌ به‌ دور خودش‌ برابر است؛ یعنی‌ ماهواره‌ها نسبت‌ به‌ زمین‌ ساکنند و اگر ماهواره‌ای‌ بالای‌ یک‌ نقطهِ خاص‌ روی‌ زمین‌ قرار گیرد همواره‌ بالای‌ همان‌ نقطه‌ باقی‌ می‌ماند. این‌ ارتفاع‌ خاص‌ یعنی‌ 36 هزار کیلومتری‌ زمین، همان‌ ارتفاع‌ شناخته‌ شدهِ ژئوسنکرون‌ (ژئو= زمین، سنکرون= هم‌ زمان) است. به‌ این‌ ترتیب‌ با سه‌ ماهوارهِ ژئوسنکرون‌ می‌توان‌ کل‌ زمین‌ را پوشش‌ مخابراتی‌ داد. اوایل‌ بیش‌ترین‌ استفاده‌ای‌ که‌ از ماهواره‌های‌ مخابراتی‌ می‌شد، کابردهای‌ تلویزیونی‌ بود. استفاده‌ از ماهواره‌ به‌ جای‌ دکل‌های‌ تلویزیونی، راه‌ حلی‌ بسیار آسان‌تر و کم‌ هزینه‌تر است. چون‌ تنها یک‌ ماهواره‌ در ارتفاع‌ مناسب‌ کار تمامی‌ این‌ دکل‌ها را انجام‌ می‌دهد. سیگنال‌ تلویزیونی‌ به‌ جای‌ این‌ که‌ از این‌ دکل‌ به‌ آن‌ دکل‌ برود یک‌ بار به‌ ماهواره‌ فرستاده‌ شده‌ و از آن‌ جا به‌ تمام‌ مناطق‌ ارسال‌ می‌شود. تنها تفاوت‌ استفاده‌ از ماهواره‌ به‌ جای‌ دکل‌های‌ زمینی‌ اندازهِ آنتن‌های‌ دریافت‌ کننده‌ است. امواج‌ فرستاده‌ شده‌ توسط‌ ماهواره‌ با آنتن‌های‌ کوچک‌ خانگی‌ قابل‌ دریافت‌ نیست‌ و برای‌ دریافت‌ امواج‌ ماهواره‌ای‌ باید از آنتن‌های‌ بزرگ‌ و با تجهیزات‌ بیش‌تر استفاده‌ کرد. همه‌ چیز در خدمت‌ جنگ‌ماهواره‌های‌ مخابراتی‌ در زمینهِ دیگری‌ نیز کاربرد وسیعی‌ دارند که‌ شاید به‌ دلیل‌ ماهیت‌ سری‌اش‌ چندان‌ توجهی‌ را برنمی‌ انگیزد: کاربردهای‌ نظامی. از آن‌ جا که‌ دربارهِ این‌ کاربردها، چیزهایی‌ که‌ همه‌ می‌دانند خیلی‌ کم‌تر از چیزهایی‌ است‌ که‌ همه‌ نمی‌دانند، مطمئناً استفاده‌های‌ نظامی‌ ماهواره‌های‌ مخابراتی‌ خیلی‌ وسیع‌تر از این‌ حرف‌ها است. یکی‌ از مهم‌ترین‌ این‌ کاربردها، جاسوسی‌ است. اگر در حال‌ راه‌ رفتن‌ در خیابان، روزنامه‌ای‌ دستتان‌ باشد، دقت‌ دستگاه‌های‌ یک‌ ماهوارهِ جاسوسی‌ به‌ حدی‌ است‌ که‌ می‌تواند تیتر روزنامهِ شما را بخواند. ارتفاع‌ ماهواره‌های‌ جاسوسی‌ خیلی‌ کم‌ است. وقتی‌ ارتفاع‌ حرکت‌ ماهواره‌ای‌ کم‌تر از ارتفاع‌ ژئوسنکرون‌ می‌شود دیگر نه‌ تنها ماهواره‌ نسبت‌ به‌ زمین‌ ساکن‌ نیست، بلکه‌ با سرعت‌ خیلی‌ زیادی‌ به‌ دور آن‌ می‌چرخد. مثلاً سرعت‌ حرکت‌ ماهواره‌ای‌ که‌ در ارتفاع‌ 1000 کیلومتری‌ زمین‌ حرکت‌ می‌کند آن‌ قدر زیاد است‌ که‌ مساحت‌ کشور پهناوری‌ مانند ایران‌ را در مدت‌ چند دقیقه‌ می‌پیماید (پس‌ شاید نتواند تیتر همهِ روزنامه‌ها را بخواند). از دیگر کاربردهای‌ نظامی‌ ماهواره‌های‌ مخابراتی‌ هدایت‌ موشک‌های‌ ماهواره‌ای‌ است. (موشک‌ توسط‌ ماهواره‌ به‌ سوی‌ هدف‌ هدایت‌ می‌شود.) دقت‌ این‌ هدایت‌ آن‌ قدر زیاد است‌ که‌ موشک‌ حداکثر با چند متر خطا به‌ هدف‌ برخورد می‌کند. در جنگ‌ خلیج‌ فارس، آمریکایی‌ها از این‌ فن‌آوری‌ استفادهِ زیادی‌ کردند. ماهواره‌ها به‌ صدا درمی‌ آیندپیش‌ از این، صدا تنها در کنار تصویر تلویزیونی‌ توسط‌ ماهواره‌ها منتقل‌ می‌شد ولی‌ پس‌ از مدتی‌ جایی‌ هم‌ برای‌ ارسال‌ اختصاصی‌ صدا در نظر گرفته‌ شد و برای‌ اولین‌ بار ماهواره‌های‌ مخابراتی‌ برای‌ برقراری‌ ارتباطات‌ تلفنی‌ به‌ کار گرفته‌ شدند. قبل‌ از وارد شدن‌ ماهواره‌ به‌ عرصهِ مخابرات‌ تلفنی‌ برای‌ برقراری‌ ارتباط‌ بین‌ هر دو نقطه‌ لازم‌ بود سیمی‌ بین‌ آن‌ها کشیده‌ شود حتی‌ اگر در دو سوی‌ اقیانوس‌ باشند. اشباع‌ شدن‌ سریع‌ سیم‌ها، ظرفیت‌ پائین‌ انتقال‌ و مشکلات‌ عملیاتی‌ نصب‌ و حفاظت‌ خطوط‌ انتقال‌ عواملی‌ بودند که‌ باعث‌ شدند انتقال‌ ماهواره‌ای‌ مکالمات‌ تلفنی‌ در مدت‌ زمان‌ کوتاهی‌ جهانی‌ شود. سیاستمداران‌ نیز از این‌ فن‌آوری‌ جدید استقبال‌ کردند چون‌ این‌ روش‌ انعطاف‌ پذیری‌ بسیار بیش‌تری‌ نسبت‌ به‌ روش‌های‌ انتقال‌ قبلی‌ داشت. حالا اگر روابط‌ سیاسی‌ بین‌ دو کشور به‌ مشکلی‌ برخورد کند لازم‌ نیست‌ به‌ فکر سیم‌هایی‌ که‌ بین‌ آن‌ دو کشیده‌ شده‌ است‌ هم‌ باشند، چون‌ خیلی‌ راحت‌ می‌توان‌ قرارداد با آن‌ کشور را فسخ‌ کرد و برای‌ استفاده‌ از ماهوارهِ کشور دیگری‌ با آن‌ یکی‌ قرارداد بست. اولین‌ تلفن‌های‌ ماهواره‌ای‌شاید نام‌ تلفن‌ ماهواره‌ای‌ برای‌ این‌ سیستم‌ها کمی‌ اغراق‌آمیز باشد. در واقع‌ این‌ سیستم‌ها با همان‌ دستگاه‌های‌ تلفن‌ معمولی‌ منازل‌ کار می‌کنند و فقط‌ هنگام‌ برقراری‌ ارتباطات‌ دوردست‌ قسمتی‌ از راه‌ بلند رفت‌ و بازگشت‌ پیغام‌ها از ماهواره‌ می‌گذرد. توانایی‌ ارتباط‌ با ماهواره‌ را هم‌ نه‌ تلفن‌های‌ شخصی‌ منازل، بلکه‌ مراکز مخابراتی‌ دارا هستند. این‌ ماهواره‌ها در فاصلهِ 36 هزار کیلومتری‌ زمین‌ قرار دارند و رفت‌ و بازگشت‌ یک‌ پیغام‌ -با احتساب‌ تاءخیرهای‌ دیگر- چیزی‌ در حدود یک‌ ثانیه‌ طول‌ می‌کشد. گاهی‌ وضع‌ از این‌ هم‌ بدتر است. وقتی‌ مقصد توسط‌ همان‌ ماهوارهِ اول‌ قابل‌ دیدن‌ نیست، پیغام‌ برای‌ این‌ که‌ بتواند مقصدش‌ را پیدا کند باید چند بار به‌ زمین‌ فرستاده‌ شده‌ و دوباره‌ به‌ ماهوارهِ دیگری‌ برود و در چنین‌ شرایطی‌ تاءخیر حاصل‌ تا چند ثانیه‌ هم‌ می‌رسد. این‌ تاءخیر را حتماً هنگام‌ پخش‌ گزارش‌های‌ زندهِ تلفنی‌ از تلویزیون، وقتی‌ مجری‌ چند ثانیه‌ با دهان‌ باز در انتظار پاسخ‌ طرف‌ مقابل‌ می‌ماند، احساس‌ کرده‌اید.) تلفن‌های‌ واقعاً ماهواره‌ای‌ماهواره‌ها می‌توانند همهِ زمین‌ را ببینند. اگر دستگاه‌های‌ تلفن، خودشان‌ با ماهواره‌ در ارتباط‌ باشند دیگر هیچ‌ محدودیتی‌ برای‌ برقراری‌ ارتباط‌ وجود نخواهد داشت. این‌ نکته‌ مدت‌ها فکر پیش‌روان‌ فن‌آوری‌ ماهواره‌ای‌ را به‌ خود مشغول‌ کرده‌ بود. یک‌ شرکت‌ امریکایی، که‌ اگر دوست‌ دارید بدانید نامش‌ اینمارسَت‌(INMARSAT) است، اولین‌ جایی‌ بود که‌ قدمی‌ در راه‌ رسیدن‌ به‌ این‌ هدف‌ برداشت. اولین‌ مدل‌ تلفن‌های‌ این‌ شرکت‌ که‌ سال‌ 1982 وارد بازار شد آنتن‌ بشقابی‌ بزرگی‌ داشت‌ که‌ در یک‌ جا نصب‌ و رو به‌ ماهواره‌ تنظیم‌ می‌شد. این‌ سیستم‌ در مناطق‌ دور از شهرها کاربرد بسیار داشت. مدل‌ دوم‌ تلفن‌های‌ اینمارست‌ (1993) کمی‌ بهتر شده‌ بود. در این‌ دستگاه‌ مجموعهِ تلفن، آنتن‌ و سایر تجهیزات‌ درون‌ یک‌ چمدان‌ دستی‌ جاگرفته‌ بودند و دارندهِ تلفن‌ باید آنتن‌ تلفنش‌ را بیرون‌ آورده‌ و رو به‌ ماهواره‌ تنظیم‌ می‌کرد تا ارتباط‌ برقرار شود.ماهواره‌هایی‌ که‌ تلفن‌های‌ اینمارست‌ با آن‌ها کار می‌ کردند همان‌ ماهواره‌های‌ 36 هزار کیلومتری‌ بودند. به‌ دلیل‌ فاصلهِ زیاد، نمی‌شد قطر آنتن‌ها را از این‌ مقداری‌ که‌ اینمارست‌ کم‌ کرده‌ بود، کم‌تر کرد و یعنی‌ تلفن‌های‌ چمدانی‌ کوچک‌ترین‌ تلفن‌هایی‌ بودند که‌ می‌توانستند همه‌ جا .هم‌راه. شما باشند. چیز جالبی‌ به‌ نام‌ .موبایل.چند سال‌ بیش‌تر از فراگیر شدن‌ تلفن‌های‌ هم‌راه‌ یا موبایل‌ نمی‌گذرد. این‌ امکان‌ که‌ گوشی‌ تلفن‌ را هر جا که‌ می‌خواهید با خود ببرید و حتی‌ در وسط‌ خیابان‌ هم‌ امکان‌ تماس‌ با شما وجود داشته‌ باشد، هر چند الان‌ دیگر عادی‌ به‌ نظر می‌رسد، ولی‌ در ابتدا برای‌ مردم‌ کاملاً جالب‌ و هیجان‌انگیز بود. (این‌ را از یک‌ عالم‌ لطیفه‌ و قصه‌ و اظهار نظر در مطبوعات‌ و... از این‌ دست‌ ابراز احساسات‌ که‌ در اطراف‌ این‌ پدیده‌ صورت‌ گرفت‌ می‌شد فهمید.) امّا واقعاً موبایل‌ را نمی‌توانید هرجای‌ هرجا که‌ می‌خواهید ببرید. موبایل‌ شما فقط‌ در نزدیکی‌ شهرها و


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد ماهواره

تحقیق درباره آسیب شناسی اندیشه انسان امروز

اختصاصی از ژیکو تحقیق درباره آسیب شناسی اندیشه انسان امروز دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 41

 

آسیب شناسی اندیشه انسان امروز

 

ه

 

 

برگی از تاریخ :

(هیتلر و پایان قدرت فاشیسم):

سال 43 سال عقب نشینی آلمان در جبهه شرق بود.

فاشیسم در ایتالیا در ماه جولای سال 43 به زانو درآمده و موسولینی (رهبر ایتالیا) بعد از 21 سال حکومت استعفا داد. دولت بعدی ابتدا اعلام بیطرفی کرد. اما فشار آمریکا از یک سو و اقدام آلمان در عملیات چریکی برای نجات موسولینی از بند، از سوی دیگر، ایتالیاییها را به حمایت از متفقین مجبور کرد تا دشمنی به دشمنان هیتلر اضافه شود. اما همچنان سربازان آلمانی شمال ایتالیا را در دست داشتند. از ابتدای سال 44 حدود 6 ماه جنگ بین آلمان و متفقین در ایتالیا ادامه یافت تا اینکه ارتش هیتلر مجبور به عقل نشینی کامل گشت.

هماهنگی عجیب شوروی، انگلیس و آمریکا و امضای قرارداد ملل متحد دیگر مشکل هیتلر بود.

چرچیل نخست وزیر بریتانیا در نطقی در پارلمان در سال 41 گفت "اختلافات تئوریک من و استالین به جای خود اما از امروز تا پایان جنگ، دشمن مشترک انگلیس و شوروی، فقط هیتلر است. جنگ ما با کمونیسم بماند برای بعد"

در سال 44 اوضاع بد آلمان غیر قابل تصور بود. نیمی از نیروی زمینی در جبهه شرق، نیمی در ایتالیا. نیروی دریایی در کانال مانش (انگلستان) و دریای شمال. ضمن اینکه نهضت‌های مقاومت در کشورهای مختلف بخصوص فرانسه و بلژیک بر مشکلات هیتلر افزوده بود. نیروی هوایی قدرتمند آلمان در این سال شکست خورده و جنگنده‌های انگلیسی موفق شدند انتقام بمب‌ باران‌های سالهای قبل را گرفته و برلین را بلرزانند.

در ژوئن 1944 آمریکا هم رسما با حمله به سواحل نورماندی فرانسه تحت اشغال، به شکل مستقیم با آلمان رودررو شد. ارتش سرخ در اواخر سال 43 کیف را تصرف کرده و در فوریه 44 به سمت لهستان و رومانی پیشروی کرد. فرانسه، هلند و بلژیک با کمک آمریکا آزاد شده و متفقین از غرب به مرزهای آلمان رسیدند. شوروی هم کشورهای اروپای شرقی را یک به یک نه آزاد بلکه به تصرف خود در آورد. از نظر مردم کشورهای اروپای شرقی یعنی لهستان، بلغارستان، فنلاند، چکوسلواکی، یوگسلاوی و رومانی تفاوتی بین فاشیسم و کمونیسم وجود نداشت اما آنها توان آغاز جنگی دوباره را نداشتند. در اکتبر سال 44 پاریس آزاد شد.

سال 44 سال با خاک یکسان کردن برلین، هامبورگ، کلن، فرانکفورت و سایر شهرهای آلمان بود. و نهایتا زمان حمله نهایی آغاز گشت. از ابتدای سال 45 متفقین وارد خاک آلمان شدند. در ماه مارس شهر کلن با حمله آمریکا سقوط کرد. روسها از شرق، فرانسوی‌ها و آمریکائیها از غرب و انگلیسیها از شمال وارد آلمان شده و شهرهای بی‌دفاع آلمان یکی پس از دیگری تسلیم آنها می شدند. ماه می برابر بود با ورود همزمان چهار نیرو به برلین.

آلمان نازی در هم شکست و هیتلر این اسطوره آرمان‌خواهی یک روز قبل از سقوط برلین، خودکشی کرد. همانطورکه گفتیم او تمام قدرت خود را فدای ارزشها و آرمان‌هایش کرد و در نهایت آخرین و عزیزترین ثروت خود یعنی جانش را هم قربانی هدف کرد تا با مردن خود هم درسی برای آیندگان باشد. و بدین شکل به موسیلینی که توسط پارتیزان‌های ایتالیایی کشته شده بود پیوست. هرچند بسیاری هیتلر را در کنار جنگ‌طلب‌ها و دیکتاتور‌هایی مثل ناپلئون، سزارهای روم باستان، هیدکی تویو (نخست وزیر ژاپن)، استالین، ژنرال فرانکو، پینوشه و صدام قراد دادند. اما از دید من حداقل تفاوتی که بین همه اینها با هیتلر وجود داشت آرمان خواهی و ذوب در ایدئولوژی بود. هدفی غیر از قدرت‌طلبی، جاه‌طلبی و دشمنی با مردم خود.

مدت کوتاهی بعد از تصرف برلین، روزولت (رئیس جمهور وقت آمریکا) فوت کرده و ترومن جای او را گرفت. ترومن قسم خورد که هر چه سریعتر جنگ را خاتمه داده و آخرین کشور شروع کننده جنگ یعنی ژاپن را از پای درآورد. در طول سال 44 (زمان روزولت) هواپیماهای آمریکا نیمی از توکیو را به تلی از خاک بدل کرده بودند اما هنوز ژاپن حاضر به ترک مخاصمه نبود. بنابراین ترومن که اصلا آدم صبوری نبود تصمیم به انجام کاری گرفت که به تنهایی تمام جنگ را تحت الشعاع قرار داد. او در 6 اکتبر سال 45 هیروشیما یکی از پایگاههای اصلی نظامی ژاپن را با بمب اتمی هدف قرار داده و بیشتر شهر و ساکنانش را نابود کرد. و پس از آن به دولت ژاپن هشدار داد تا کنار رود اما ژاپن تسلیم نشد. دو روز بعد نوبت به ناکازاکی بود که با بمباران هسته‌ای از نقشه حذف شود. تا اینکه ژاپن پیشنهاد تسلیم بدون قید و شرط را پذیرفت و آمریکا به راحتی ژاپن را اشغال نظامی کرد.

در جریان این بمباران‌ها نیم میلیون نفر کشته شدند که بیشتر آنان را غیر نظامیان تشکیل می‌دادند. جالب اینجاست که قبلا در جریان بمباران‌های معمولی در سایر شهرهای ژاپن هم نیم میلیون کشته شده بودند. ژاپن در 10 اکتبر تسلیم شده و هیدکی تویو به دار آویخته شد. ترومن میدانست که ژاپن دیر یا زود تسلیم می‌شود اما بدلایلی این کار باید در همان سال 45 انجام می‌گرفت. یکی از دلایل این بود که شوروی در حال حرکت به سمت ژاپن بود. اگر آمریکا کمی دیرتر اقدام می‌کرد احتمالا این کشور توسط استالین فتح شده و مانند کشورهای اروپای شرقی به دام کمونیسم می‌افتاد. البته جنایت از سوی هرکس که باشد محکوم است اما فراموش نشود که ژاپنیها هم از کوچکترین جنایتی نسبت به کشورهای دیگر بخصوص چینیها و کره‌ایها دریغ نکردند. ضمن اینکه این ژاپن بود که با حمله به پرل هاربر جنگ را با آمریکا آغاز کرد و میدانیم که عواقب جنگها به عهده شروع کننده جنگ میباشد.

در بحث کشتن غیر نظامی ها هم باز آمریکا به ژاپن در این زمینه پاسخ داد و مقابله به مثل کرد.

ایران هم در جریان جنگ هشت ساله بنابر حکم فقهی مقابله به مثل، مناطق مسکونی عراق را هدف قرار داد.

محکوم کنندگان فاجعه اتمی یادشان باشد که آمریکا با زودتر پایان دادن جنگ به نوعی از جنایت و خونریزی بیشتر جلوگیری کرد و طبق براوردها اگر بمب اتم استفاده نمیشد آمریکا یا شوروی برای اشغال ژاپن میبایست بیش از یک میلیون ژاپنی را میکشتند.

کشورهای پیروز جنگ در همان سال برای ایجاد نظم جهانی و جلوگیری ار شکل گیری چنین حادثه‌ای سازمان ملل متحد را به وجود آوردند. که مرکب از یک مجمع عمومی بود که در آن هر کشوری یک عضو دارد و شورای امنیت با پنج عضو ثابت و شش عضو چرخشی بود. عضویت ثابت و حق وتو پاداشی بود برای آمریکا، شوروی، بریتانیا، فرانسه و چین به عنوان پیروزان جنگ.

هرچند که هم انگلستان هم فرانسه و هم چین میدانند که اگر آمریکا نبود شاید جزو پیروزان نبودند

پس از جنگ از اروپا و آسیا چیزی جز ویرانه‌هایی قحطی زده چیزی باقی نمانده بود فرانسه و انگلیس هرچند اسما جزو پیروزها بودند اما هیچ تفاوتی با آلمان و ایتالیا و ژاپن نداشتند. و فقط این شوروی و آمریکا بودند که مشکل چندانی نداشتند. آنان با تقسیم اروپا به دو قسمت غربی و شرقی و توازن قوا در سازمان ملل گرفته و از لحاظ سیاسی به قدرت‌های برتر تبدیل شدند (در حالیکه قبل از جنگ چنین نبود).

از لحاظ نظامی هم قابل مقایسه با کشورهای دیگر نبودند. با فشار کشورهای پیروز، در قانون اساسی کشورهای شروع کننده جنگ به عنوان مجازات و برای جلوگیری از تکرار وقایع، این کشورها حق داشتن ارتش را نداشته و و آمریکا، فرانسه و انگلیس، موظف به حفاظت از آلمان غربی و آمریکا مامور حفاظت از ایتالیا و شوروی موظف به حمایت نظامی از آلمان شرقی شد.

در حال حاضر با توجه به خطر اتمی کره شمالی، آمریکا با استقرار هزاران نیرو در یکی از جزایر ژاپن 60 سال است که این کشور را حفاظت می‌کند. هرچند پس از وحدت دو آلمان و از بین رفتن خطر کمونیسم. نیروهای بیگانه آلمان و ایتالیا را تخلیه کرده و ارتش‌های این کشورها فعال شده است.

پس از جنگ آمریکا با حمایت اقتصادی، سیاسی در مدت زمانی کوتاه نه تنها سه کشور بازنده جنگ را از ویرانگی به کشورهایی توسعه یافته تبدیل کرد. بلکه این کشورها با ورود به گروه 8 (کشورهای صنعتی) خیلی زود به ابرقدرت‌هایی اقتصادی تبدیل شدند. ژاپن دومین اقتصاد برتر


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره آسیب شناسی اندیشه انسان امروز

حقوق شهروندی در جهان امروز

اختصاصی از ژیکو حقوق شهروندی در جهان امروز دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 29

 

مقدمه

حقوق شهروندی در جهان امروز

بیشتر دولتهای ملی در اثر کوششهای پادشاهانی که به گونه ای موفقیت آمیز قدرت هرچه بیشتر را در دست خود متمرکز ساختند به صورت نظامهای سیاسی متمرکز و کارآمد درآمدند.

دولت دارای حاکمیت در آغاز دولتی نبود که شهروندان از حقوق مشارکت سیاسی برخوردار باشد این حقوق تا اندازه زیادی از طریق مبارزاتی که قدرت شاهان را محدود کرده یا عملاً آنان را برانداختند - گاهی از راه انقلاب، مانند موارد فرانسه یا ایلات متحده - کسب گردیدند.

تی اچ مارشال سه نوع در ارتباط با رشد شهروندی تشخیص داده است.

Marshall , 1973)) حقوق مدنی به حقوق فرد در قانون اطلاق می شوند. این حقوق شامل امتیازاتی است که بسیاری از ما آنها را امروز بدیهی می دانیم اما به دست آوردن آنها زمانی دراز طول کشید او به هیچ وجه در همه کشورها شناخته نشد.حقوق مدنی شامل آزادی افراد برای زندگی در هر جایی که انتخاب می کنند، آزادی بیان و مذهب، حق مالکیت و حق دادرسی یکسان در برابر قانون است این حقوق در بیشتر کشورهای اروپایی تا اویل قرن نوزدهم به طور کامل برقرار گردیده بود.

حتی در جاهایی که بطور کلی این حقوق کسب گردی، بعضی از گروهها از آن

مستثنی نمی شدند. 1 اگرچه قانون اساسی این گونه حقوق را قبل از آنکه بیشتر کشورهای اروپایی به دست آوردند به آمریکاییان داده بود اما سیاهان مستثنی گردیده بودند. حتی بعد از جنگ داخلی هنگامی که رسماً این حقوق به سیاهان داده شد، آنها قادر به اعمال آن نبودند.

دومین نوع حقوق شهروندی حقوق سیاسی است.

به ویژه حق شرکت در انتخابات و انتخاب شدن این حقوق نیز به آسانی و به سرعت به دست نیامد.

جز در ایالات متحده، دستیابی به حق رأی کامل حتی برای همه مردان پدیده نسبتاً جدیدی است و به ناچار می بایست با مبارزه در برابر حکومتهایی که مایل به تصدیق حق رأی همگانی نبودند به دست آید. در بیشتر کشورهای اروپایی، در آغاز حق رأی محدود به شهروندان مردی بود که مالک میزان معینی دارایی بودند. و حق رأی بگونه ای مؤثر به اقلیتی ثروتمند محدود می گردید. نه تنها زنان، بلکه اکثریت جمعیت مرد از حق رأی محروم بودند.

حق رأی همگانی برای مردان اکثراً در سالهای نخستین قرن حاضر به دست آمد. زنان ناچار گردیدند مدت زیادی انتظار بکشند، در بیشتر کشورهای غربی حق رأی برای زنان تا اندازه ای در نتیجه مبارزات جنبشهای زنان و تا حدی در اثر بسیج زنان در

1- جامعه شناسی - آنتونی گیدنز

اقتصاد رسمی در طی جنگ جهانی اول کسب گردید در حالی که در اروپا مردم حقوق قانونی و سیاسی کسب می کردند در بسیاری از نقاط دیگر جهان استعمار در حال پیشرفت بود. ملل مستعمره تقریباً بدون استثنا از حقوق شهروندی کامل در دولتهای ما در رژیم های استعماری ( و معمولاً در درون خود دولتهای استعمار نیز) محروم بودند. آن ملتهایی که برده نشده بودند از نظر اداره کنندگان سفید پوست ابتدایی تر از آن بودند که بتوان به آنها اجازه مشارکت در حکومت داد.

امکان مساوی در نظر گرفتن آنها با اجتماعات مهاجران سفید پوست حتی به تصور نیز درنمی آمد. اکثریت جمعیت تنها با از میان رفتن استعماردر قرن بیستم حقوق قانونی و سیاسی بدست آورد. سومین نوع حقوق شهروندی که مارشال تشخیص می دهد حقوق اجتماعی است. این حقوق به حق طبیعی هر فرد برای بهره مند شدن از یک حداقل استاندارد رفاه اقتصادی و امنیت مربوط می شود این حقوق شامل حقوقی مانند مزایای بهداشتی و درمانی، تأمین اجتماعی در صورت بیکاری، و تعیین حداقل سطح دستمزد است.

به سخن دیگر، حقوق اجتماعی به خدمات رفاهی مربوط می شود اگرچه در بعضی کشورها، مانند آلمان قرن نوزدهم، انواع مختلف مزایای رفاهی قبل از اینکه حقوق قانونی و سیاسی به طور کامل برقرار شوند، معمول گردیده بود، ولی در بیشتر جوامع اجتماعی آخرین حقوقی بوده است که پدید آمد.

علت این امر آن است که دستیابی به حقوق مدنی به ویژه حقوق سیاسی معمولاً اساس مبارزه برای کسب حقوق اجتماعی بوده است. حقوق اجتماعی تا اندازه زیادی در نتیجه نیروی سیاسی ای که گروهها یا طبقات فقیرتر توانسته اند از طریق بدست آوردن حق رأی کسب کنند برقرار گردیده است. گسترش حقوق اجتماعی، اساس آن چیزی است که دولت رفاه نامیده شده، دولتی که تنها از جنگ جهانی دوم به بعد در جوامع غربی پاگرفته است.

دولت رفاه در جایی وجود دارد که سازمانهای حکومتی برای کسانی که توانایی تأمین زندگی خود را به قدرکافی از طریق اشغال مفید ندارند - بیکاران، بیماران، از کار افتادگان و پیران - مزایای مادی فراهم می کنند. شالوده های دولت رفاه در بریتانیا در دهه 1930 تا اندازه زیادی در نتیجه سیاستهای حکومت غرب کارگر که بلافاصله بعد از جنگ انتخاب گردید بنیان نهاده شد ( Ashford - 1987 ) همه کشورهای غربی امروز خدمات رفاهی گسترده ای دارند، از سوی دیگر، در بسیاری از کشورهای فقیرتر جهان این مزایا تقریباً وجود ندارند.

یک قانون ساده در مورد تمام انسانها صادق است و یک نقطه مشترک در همه ما وجود دارد و آن اولویت منافع فردی به منافع دیگران است. و هرگاه کسی از پایین ترین تا بالاترین درجه در هر سمت و مقامی قرار گیرد این قانون راههای کسب منافع شخصی را به انسانها نشان می دهد.


دانلود با لینک مستقیم


حقوق شهروندی در جهان امروز

اصول و مبانی پست مدرنیسم مقدمه: شرایط زندگی امروز از انسان به ویژه انسانی که لاف عقل بزند و داعیه هنر داشته باشد،‌می

اختصاصی از ژیکو اصول و مبانی پست مدرنیسم مقدمه: شرایط زندگی امروز از انسان به ویژه انسانی که لاف عقل بزند و داعیه هنر داشته باشد،‌می دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تعریف بردار نیست. مطالعه پیشینه و تبار این پدیده نمی توانست بدون آشنایی با اندیشه و نظریات اندیشمندان شکل مطلوب خود را پیدا کند نگرش تحقیر آمیز و اهانت بار پست مدرنیسم به «دیگران» که می باید در پیوند با نگرش های مدرنیسمی و تاریخ استعمار بررسی شده و نیز تاثیرگذاری فیمینیسم،‌از او مانیستی لیبرال گرفته تا پست استراکچرالیستی رادیکال،‌ بر روند فرهنگ و هنر دو دهه پایانی قرن بیستم هم موردی نبود. که بتوان نادیده گرفت و از آن گذشت. به دلایلی که ذکر شد،‌نیاز به آشنایی با پست مدرنیسم به آشکارترین نحو ممکن چهره ی خود را می نمایاند و اوضاع ایجاب می کرد که این آشنایی به صریح ترین و ساده ترین راه و زبان ممکن صورت پذیرد.

 

پست مدرنیسم:

پست مدرنیسم پدیده ی است که شبح آن بر جهان امروز سایه افکنده و از آن به عنوان واژه یی برای توصیف یک دگرگشت گسترده در دهه های پایانی سده ی بیستم یاد میشود. دهه ی 1980 دوران تاخت و تاز و رشد و در عین حال دگرگونی پست مدرنیسم بود. با آن که در این زمان کوتاه بارها چهره عوض کرد و حتی تا پای احتضار هم پیش رفت همچنان به رشد خود ادامه داد. واقعیت هم این است که پست مدرنیسم نه تنها در مباحث هنری و روشنفکری رخنه کرده است بلکه،‌ بر تمام جوانب زندگی، سیاست،‌اقتصاد،‌ادیان و اخلاقیات. ارتباطات و رسانه های همگانی و حتی «ساختار احساس» و روابط انسان ها با یکدیگر تاثیر نیز


دانلود با لینک مستقیم


اصول و مبانی پست مدرنیسم مقدمه: شرایط زندگی امروز از انسان به ویژه انسانی که لاف عقل بزند و داعیه هنر داشته باشد،‌می