ژیکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

ژیکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق درباره تاریخچه پزشکی در ایران

اختصاصی از ژیکو تحقیق درباره تاریخچه پزشکی در ایران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 8

 

پزشکی

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد.

پرش به: ناوبری, جستجو

پزشکی دانش شناخت بیماری‌ها، تشخیص و درمان و جلوگیری از بروز آنهاست.

فهرست مندرجات

[مخفی شود]

۱ تاریخچه پزشکی

۱.۱ پزشکی در ایران

۲ مکاتب پزشکی

۳ مشاهیر پزشکی

۴ شاخه‌های پزشکی

۵ جستارهای وابسته

۶ مراکز تحقیقات پزشکی

۷ تارنگارهای وابسته

۸ منابع

[ویرایش] تاریخچه پزشکی

 

 

مجسمه بقراط حکیم در دانشگاه UCSF آمریکا.

در روزگاران کهن این دانش بر مردم ناشناخته بود، و بیماری‌ها را برآمده از عوامل فراطبیعی می‌دانستند، و برای درمان آنها به سحر و جادو دست می‌یازیدند. یونانیان در پیشرفت این دانش نقش به‌سزایی داشتند. دانشمندانی از جمله بقراط، ارسطو و جالینوس از مروّجان اصلی این علم در یونان باستان بودند.

همگام با پیشرفت سایر علوم، روش علمی بنیانهای علم پزشکی را دگرگون نمود. پلایش مداوم دانسته‌ها و اطلاعات به همراه اکتشافات متعدد در رشته‌های علوم پایه پزشکی به علم نوین پزشکی منجر گردیده‌است.این علم اگرچه پایه‌های خود را از دانسته‌های گذشته گرفته‌است و هنوز نیز از علوم سنتی به عنوان منبع استفاده می‌کند ولی روش آن مبتنی بر استانداردهای سخت علمی است.

در حال حاضر به دلیل گسترده شدن بسیار زیاد علاوه بر پزشکی عمومی، علم پزشکی به رشته‌های تخصصی و فوق تخصصی فراوان تقسیم گردیده‌است و همچنین ارتباط نزدیک و تنگاتنگی با رشته‌هایی مانند داروسازی، علوم آزمایشگاهی، پیراپزشکی دارد.

[ویرایش] پزشکی در ایران

در ایران باستان پزشکی سنتی شامل گیاه‌درمانی و دعادرمانی و جراحی بوده‌است. با برپایی دانشگاه‌هایی مانندگندی‌شاپور، پزشکی در ایران گسترش یافت، پس از اسلام نیز این روند ادامه یافت. از پزشکان بزرگ ایرانی در دورهٔ اسلامی می‌توان به ابن سینا، زکریای رازی و علی ابن سهل طبری اشاره کرد. پزشکی ایرانی ترکیبی از انواع طبابت‌های رایج اقوام چینی و هندی و عربی و غربی بوده‌است.

[ویرایش] مکاتب پزشکی

روش درمان مغرب‌زمین در کل روش بقراطی نام دارد. از دیگر روشهای مهم درمانگری در جهان می‌توان از مکتب آیورودی هندی و پزشکی سنتی چینی و از جمله طب سوزنی نام برد.

تاریخچه پزشکی ایران

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد.

پرش به: ناوبری, جستجو

فهرست مندرجات

[مخفی شود]

۱ سرآغاز پزشکی ایران

۱.۱ طب شیمیایی در مقابل طب مزاجی

۱.۲ علم پزشکی در جندی شاپور

۱.۳ پزشکی در ادوار محتلف ایران

۱.۳.۱ طب در دوران خلافت امویان

۱.۳.۲ خلافت عباسیان و علم پزشکی

۱.۳.۳ آل بویه و تحولات علم طب

۲ پانویس

۳ منابع

[ویرایش] سرآغاز پزشکی ایران

آغاز تاریخچه پزشکی در ایران در واقع از دوره ای می باشد که آریایی ها در زادگاه نخستین خود در نزدیکی خوارزم زندگی می کردند و اولین پزشک آریایی"تریتا" نامیده شده که در واقع مانند اسکلپیوس برای یونانیان و آسکولاپیوس برای رومیان می باشد.(1) نوشته های کتابهای مختلف زبان پهلوی نشان می دهند که"تریتا" در جراحی نیز دست داشته . تریتا از خواص دارویی گیاهان مختلف نیز آگاهی کامل داشته وبه ویژه خود عصاره ی آنها را تهیه می کرد . همانگونه که در یسنای 9 بند 10آمده است :" سومین ناموری که گیاه هئوما را فشرد وعصاره آن را مهیا ساخت تریتا از خاندان سام بود ، آنکه صاحب دو پور دلیر یکی ارواخشیه ودیگری گرشاسب گردید" .(2)

نام این پزشک نه تنها در پزشکی ایران به جامانده است بلکه درمنطقهِ هندوستان نیز نخستین پزشک آریایی شناخته شده واین نشان می دهد که وی هنگامی زندگی می کرده که آریاییان هند و ایران از هم جدانبوده اند .

پس از تریتا درناحیهِ آریاویژ درمکانی به نام "ورایماکرت" یک پزشک آریایی به نام"یما" توانست گروهی از بیماریان پوستی واستخوانی ودندانی وبسیاری از بیماران دیگر را از افراد سالم تشخیص دهد.

ساکنین این ناحیه جهت سلامتی خود از پرتوهای آفتاب بهره می گرفتند .. در مینوخد پرسش 60 بند 2 اشاره می نماید : ورایماکرت در ایران ویژ، ساخته یما است وهرآیین مردمان وستوران وپرندگان در آنجا به خوبی زیسته ودر آنجا از مردان وزنان هر چهل سال نسلی جدید وخانواده ای پدید آید وزندگانی آنها بسیار وایشان را درد ورنج وبیماری کمتر است" . ناگفته نماند نام یما نیز مانند تریتا در کتب هنود یادشده است .(3) بقراط ظاهراً اولین کسی بود که در تاریخ طب را بصورت منظم ومدون ارائه کرد و آن را از سحر وجادو جدا ساخت بود ( 460-355 قبل از میلاد مسیح ) . پس از وی ، جالینوس ( سال 199- 129 میلادی ) مدرسه جدیدی برای تشریح بنا کرد وآثارش برای مدت بیش هزار سال اساس عقاید طبیعی دانان قرار گرفت . طب مزاجی در واقع اساس روش درمانی بقراط وجالینوس بود. دکتر نجم آبادی در کتاب تاریخ طب در ایران ضمن اشاره به این مطلب اذعان می کند که" مکتب طبی زرتشت خیلی پیش تر از مکاتب طبی یونان ، در عالم وجود داشته است" . اما بهرحال در میان مورخین در مورد مبدا طب مزاجی اتفاق نظر وجود ندارد.(5) آقای سیریل الگود نویسنده کتاب تاریخ پزشکی ایران در صفحه 36 این کتاب عنوان کرده است:" تا آنجا که از اطلاعات بدست آمده معلوم می شود ، در ایران قدیم وضعیت طب پیشرفته تر از آشور بود . حتی به جرات می توان پارا فراتر نهاده گفت که ایرانیان اصول آن چیزی را که طب یونانی نامیده شده به یونانیان تعلیم داده اند .حتی خود یونانی ها هم فرضیه طبایع چهارگانه خود را یک فرضیه بیگانه می شناختند وبه رسم آن زمان آن را ایرانی می نامیدند ."(4)

در قرن چهارم میلادی بود که مردم و حتی اطباء کم کم روش بنا نهاده شده توسط بقراط وجالینوس را رها کردند وبرای درمان بیماریها به معالجه باسحر وطلسم متوسل شدند و سال های متمادی روش بقراط وجالینوس به فراموشی نهاده شده بود.

در جنگ های ایران ویونان بود که آثار طبی بقراط ودیگر اطبای یونانی بدست ایرانیان افتاد و ایرانیان از آن بهره جستند. در واقع درمدرسه جندی شابور با ترجمه آثار مهم نویسندگان یونانی ، بکمک دانشمندان ایرانی طب یونان دوباره شکوفا شد. بعد از اسلام نیز با شکوفایی ترجمه کتب طبی یونان، دانشمندان مسلمان بزرگی از جمله محمدبن زکریای رازی و ابن سیناظهور کردند . پیشرفت های علمی سریع مسلمانان موجب شگفتی جهانیان شده بود، طوریکه هر کس به دنبال علم بود پا به این سرزمین می گذاشت .اما در اروپا شرایط متفاوت بود. درآن زمان در اروپا نقاط بیمارستانی کمی وجود داشت و شیوه درمانی علمی چندان مرسوم نبود، در حالیکه در قلمرو اسلام بیمارستانهایی مجهز به بخش‌های مختلف با تخصصهای مختلف وجودداشت .

همچنین آورده‌اند که بیمارستانها دارا ی کتابخانه ، سالن تدریس وداروخانه بطور مجزا بوده است . در دوران پیش از رنسانس که اروپا تحت فرمان کلیسا اداره می شد اروپائیان کار ی نمی کردند مگر با انگیزه های دینی و خرافات برگرفته از دین مسیحیت، طوریکه در درمان بیماریها نیز فقط به دعا درمانی می پرداختند. با فتح شهرهای مسلمانان توسط مسیحیان ،آثار علم وفن آوری و تمدن مسلمین در این شهرها موجب تعجب اروپائیان شد که از جملهِ این شهرها بیت المقدس بود . این مسائل موجب زمینه سازی "انقلاب رنسانس" در اروپا شد .در طی دوران رنسانس کتابهای دانشمندان مسلمان به زبانهای اروپائی ترجمه شدند و این روند باعث پیشرفت اروپایی ها شد. گفته می شود که در زمینه طب ، پس از انجیل کتاب " قانون در طب" ابن سینا متداول ترین کتاب در اروپا شد و طب ابن سینا برای مدت ها دراروپا تدریس می شد . در این دوران بود که مسلمانان دچار جنگهای داخلی و حکمفرمائی حکام نالایق وسیاستهای استعماری دولتهای اروپائی شدند و بتدریج از علوم دور ماندند.

[ویرایش] طب شیمیایی در مقابل طب مزاجی

یعد از رنسانس اروپائی ها به دنبال این بودند که خود را از شرمندگی تقلید دانش از مسلمانان خارج کنند و بنابراین تلاشهای بسیاری انجام دادند.برخی از آنان براندازی سنتهای عربی را پیشهِ خود کردند . گفته می شود که شخصی به نام "پاراسلس" ( 1541-1493 میلادی ) که کیمیاگری از سرزمین سوئیس بود شروع به تدرس پزشکی در" دانشگاه بال" سوئیس کرد و در روز شروع استادی خود کتاب "قانون" را در آتش سوزاند واین گونه فریاد کشید : "با کمال بی باکی به شما می گویم که موهای پشت گردن من بیش از کلیه دانشمندان شما معلومات دارد . تکمه ای در کفش من از ابن سینا خردمندتر است وریش من از آکادمی شما تجربه بیشتری دارد و...وسپس روبه پزشکان حاضر در جلسه کرد وگفت : کلید اصلی پزشکی وبه ویژه درمان شناسی قبل از هر چیز در کمیاگری است ... این حالت خودباوری او توسط اطباء اروپایی مورد تأیید قرا رفت وبه این ترتیب مسیر طب تغییر یافت واز داروهای طبیعی به سمت داروهای شیمیایی انتقال یافت" (6). با این حال داروهای شیمیایی نیز جایگاه خاص خود را در طب سنتی داشتند وبه آنها عناوینی مثل داروها "ذوالخاصیت" ( یعنی داروهایی که در هر مزاجی وبا هر طبعی یک کار مشخص ومعین را انجام می دهند ) داده شده است .

[ویرایش] علم پزشکی در جندی شاپور

گندی شاپورنقشی مهم در تاریخ طب ایران داشته است. کفته می شود که تاسیس اولیهِ این شهر به دوران قبل از تاریخ و زمان ورود قوم آریایی ها برمی گردد وبعدها به‌وسیلهِ "شاپور" تجدید بنا شده است. هدف اولیه وی از این تجدید بنا ایجاد محلی برای استقرار اسیران رومی و یونانی و استفاده از تخصص های آنان بود.(7)

در واقع آنچه باعث پیشرفت این شهر شد تمایل شدید پادشاهان ساسانی به جمع آوری بخش‌های پراکنده اوستا و مطالب دینی زرتشتی بود. قسمت عمده اوستا که بیشترشامل بخش های علمی آن بود، با حمله اسکندر و پس از آن بی مهری و کم توجهی پارتیان ، پراکنده شده بود ، کریستین سن، مورخ مشهور تاریخ ساسانیان در این باب چنین می گوید:

«کتب مذهبی اوستایی در اثر بقای کیش زرتشتی در دوران تاریک غلبه اسکندر و سالهای بعد از آن ، همچنان محفوظ مانده بود ، ولی آثار اوستایی در زمینه های غیر دینی مانند طب ، نجوم ، جغرافیا و فنون به طور عمده به هندوستان ، یونان و کشورهای دیگر پراکنده شده بود.اکنون جمع آوری مجدد این آثار وجهه همت شاپور قرار گرفت و دستورات لازم درباره آن صادر گردید. ظاهراً در این دوره در ریشهر ، ناحیه ای در شوش هیاتی از نویسندگان تاسیس شد که کارشان ثبت مطالب مربوط به نجوم و علوم سری به زبان مخصوص و شاید با علامات رمزی به نام گشتک بود . . . » (8)

مهاجرت علمای نستوری عامل دیگری بود که باعث پیشرفت علوم قدیم در گندی شاپور شد .دلیل مهاجرت علمای نستوری این بود که آنان در شهر الرها تحت فشار شدید بودند. شهر الرها یا ادسا به دلیل موقعیت سوق الجیشی و مهمش همواره مورد توجه دانشمندان یونانی و ایرانی قرار داشت و مدرسه معروفی به همین نام در آنجا ساخته شده بود.الرها یک شهر کاملا یونانی بوده و به دلیل نفوذ فراوان کلیسا و علمای مسیحی بخصوص پاپ سایه ای از تعصب مذهبی بر آن گسترده شده بود و این درست برخلاف گندی شاپور بود که از هر تعصبی فارغ و آزاد بوده و محدودیتی برای دانشمندان نداشت.(9)

در واقع از دلایل مهم چنین مهاجرتی آزادی مذهبی ، صلح وآرامش شهر گندی شاپور بود. یک قرن امنیت که نتیجهِ پایان جنگهای بین ایران و روم بود باعث شد که تدریس علوم و بویژه طب به روال عادی برگردد واین گونه بود که علوم یونانی با مهاجرین شهر الرها به ایران آمد. شدت تاثیر پذیری از علوم یونانی به حدی بود که مدرسه گندی شاپور کاملا تحت نظر علمای نستوری اداره می شد.سیریل الگود دراین باره عنوان می کند: «هنگامیکه شاپور بر تخت سلطنت نشست شهر را وسعت داد و تاسیس دانشگاه نیز در آن شهر به وی نسبت داده شده است تصور می شود این دانشگاه تحت نظر اولیای کلیسای نستوری اداره می شده زیرا پزشکان و روحانیون موظف بودند هر روز پیش از آغاز خدمت روزانه در مراسم دعای صبحگاهی شرکت جویند » (10)

از سیر تحولات مدرسه گندی شاپور در بقیه دوران حکومت ساسانیان اطلاع چندانی در دست نیست ولی گفته می شود که پزشکان متبحری از این مدرسه به اطراف کشور و حتی کشورهای همجوار گسیل می شده اند که نام برخی از آنان در آثار بزرگانی چون سعدی ، جاودانه گشته است. (11) زمانی که اعراب به ایران حمله کردند این مدرسه در اوج شکوفایی علمی خود بود. در سال 636 میلادی گندی شاپور به سپاه اسلام تسلیم شد ، ولی خوشبختانه دوراندیشی مسلمانان وشهرت دانشگاه باعث شد که از گزند حوادث مصون بماند و همچنان به عنوان مرکز پزشکی قدیم و علوم یونانی نمایان باشد.بعدها با مهاجرت اساتید آن به بغداد کم کم از شهرت و آوازهِ این شهر کاسته شد و بغداد جای آنرا گرفت .

سیریل الگود در باب علم طب قدیم می گوید: «از جمله ، طب عرب در زمان مامون از منابع مختلفی فراهم گردیده و از همه بیشتر مدیون افکار یونانیان بود و این از روزی که داریوش دموکدس را مجبور ساخت مهارت علمی خود را به کار اندازد روز به روز افزایش می یافت. با وجود این درست نیست بگوییم که مطالعه آثار یونانی نخستین بار به وسیله خلفای عباسی امکان پذیر گردیده است زیرا اصول طب که در گندی شاپور متداول بوده نیز تا اندازه زیادی یونانی بوده و تصور می رود مدتها پیش از چیرگی عرب بر ایران ، ترجمه های سریانی در کنابخانه بیمارستان موجود بوده است . به همین نحو نباید افتخار گشایش عصر ترجمه را که در زمان مامون در بغداد معمول شده و به اوج خود رسیده بود به این خلیفه منسوب دانست.» (12)

سید حسین نصر نیز بیان داشته است که «پیوستگی بزرگ میان طب اسلامی و یونانی را باید در پزشکی اواخر عصر ساسانی خصوصا در مدرسه گندی شاپور جستجو کرد نه اسکندریه . به هنگام ظهور اسلام گندی شاپور بهترین دوران خود را می گذرانده است. مدرسه مزبور که مهم‌ترین مرکز پزشکی عصر به شمار می آمد محیطی بود که مرکز تجمع دانشمندانی با ملیتهای گوناگون بود و سنتهای پزشکی یونانی ، هندی و ایرانی را با هم درآمیخته زمینه را برای پزشکی اسلامی آماده می کرد.» (13)

[ویرایش] پزشکی در ادوار محتلف ایران


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره تاریخچه پزشکی در ایران
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد